صفحه ۵۰۶

و از جمله امام صادق (ع) در روایتی خودشان فرموده اند: هرچه ما می‎گوییم از پیامبراکرم (ص) به ما رسیده،وسائل الشیعة، ج 18، ص 58، باب 8 صفات قاضی، حدیث 26 و شما می‎توانید آن را به پیامبر(ص) نسبت دهید.

از طرف دیگر می‎دانیم آیین اسلام منحصر به مسائل عبادی نیست، سه یا چهار کتاب از بیش از شصت کتاب فقه اسلام فقط مربوط به عبادت است، مانند: طهارت، نماز، روزه، حج و زکات؛ و در عین حال اینها هم آمیخته به سیاست می‎باشند، مثلا نماز جمعه و جماعتش باید با امام عادل باشد و حج نیز مشتمل بر مسائل مختلف سیاسی است، در حد یک کنگره جهانی اسلام، و غیر از عبادات سایر کتب فقهی مشتمل بر معاملات، اقتصادیات، امور قضائی و جزائی و مانند اینها می‎باشد؛ و در مسائل اصولی مربوط به خدا و صفات او، فلسفه با آن پیشرفتی که داشته نتوانسته بسیاری از معارف دینی و مسائل را حل کند، در عین حال در تعالیم اسلامی به آنها کاملا توجه شده است.

به طور کلی با در نظر گرفتن اینها پی می‎بریم شخصی که آورنده اینهاست و قبل از ادعای نبوت خواندن و نوشتن نمی دانسته و در محیط عربستان هم زندگی می‎کرده، نبی و فرستاده خداست. اخلاقیاتی هم که پیامبر مطرح کرده عالی و برجسته است. علاوه بر آن در ارتباط با مسائل تاریخی یی که بین یهود و نصاری شایع بوده و داستانهایی در تورات و انجیل ها به پیامبران نسبت داده شده که آمیخته با اوهام و خرافات بود، پیامبر مسائلی را که مطابق عقل و منطق بود بدون اوهام و خرافات بیان می‎کند.

مثلا راجع به حضرت لوط در تورات در سفر تکوین گفته شده است که دخترانش به واسطه شراب او را مست کرده و در حال مستی با وی هم بستر شدند و در اثر این هم بستری هر کدام به فرزند نامشروعی از او آبستن شدند! اسلام این گونه مسائل را

ناوبری کتاب