نادم گردیده اند و اکنون دلیلی بر اصرار و ادامه رفتارهای قبلی آنها وجود ندارد، همچنین در مورد افشاگری علیه افراد و گروهها، الهامات وی از نهج البلاغه آشکار است. در جلد دوم مبنای امام (ع) را در مورد جاذبه داشتن بیش از دافعه توضیح میدهد که در حقیقت یکی از بارزترین مشخصات شارح عالیقدر در نحوه برخورد و سلوکشان با دیگران بوده است.
4- غنای سیاسی: پاره ای از مقولات نهج البلاغه صرفا مورد بهره برداریهای یک بعدی و اخلاقی قرار گرفته اند و ابعاد دیگر آنها مغفول مانده و کسی به رازهای نهفته دیگر آن عنایتی نورزیده است. در این کتاب بعضا به بواطن مقصود یا مقاصد امام (ع) رجوع شده است.
درباره خطبه همام (خطبه 193 عبده) هنگامی که شارح ارجمند به این سخن امام (ع) درباره صفات متقین میرسد که میگوید: "و تحرجا عن طمع" (کسانی که از طمع اجتناب میکنند) نگاهی وسیع تر بدان میافکند. در حالی که مقوله طمع و طمعکاری در ذهن و اندیشه ما یک امر سوء اخلاقی است که معمولا در مورد خورد و خوراک و نظایر آن کاربرد دارد، در اینجا به عنوان یک امر سیاسی مطرح بوده و کاربرد سیاسی - حکومتی یافته و رفتار زمامداران با آن تحلیل میشود.
این نوع نگاه حاکی از دیدگاه وسیع مفسر است و این که چگونه کسی که وارث تجارب ویژه ای در زندگی است، میتواند درک جدیدی را از مفاهیم حتی مفاهیمی که به صورت اخلاقی و فردی مطرح بوده اند ارائه کند و فرهنگ پرباری را سامان دهد، احیا کند و کشف نماید.
نمونه دیگری از خلال نمونه های متعدد: آیت الله منتظری به سبب رویارویی با اصحاب نفاق، چه در سالهای پیش از انقلاب اسلامی و چه در سالیان پس از انقلاب، و آگاهی دقیق از ترفندهای آنان، چنان خطبه امام علی (ع) را درباره منافقین (خطبه 194 عبده) میشکافد و تبیین میکند که گویی با چشم بصیرت خویش راههای مخفی لانه موشها را نشان میدهد و روان منافقان را میکاود و هنگامی که در برابرش مینشینند باطن آنها را میبیند؛ و با این تبیین عمیق خود،