صفحه ۴۸۳

فی ذلک الموضع، الظهر و العصر و المغرب و العشاء الاخرة و الغداة" در همان جا پیغمبراکرم (ص) نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا و صبح را به جا آورد؛ "و کان اصحاب رسول الله (ص) یتهددونه و یتواعدونه" و اصحاب حضرت پنهانی آن یهودی را تهدید می‎کردند و می‎ترساندند که این چه کاری است که تو با شخصیتی مثل پیغمبر انجام می‎دهی، "فنظر رسول الله (ص) الیهم" پیغمبراکرم (ص) نگاهی به مسلمانها کرد، "فقال ما الذی تصنعون به ؟" فرمود: این چه کاری است که شما نسبت به این شخص یهودی انجام می‎دهید؟ چرا تهدیدش می‎کنید؟ او از من طلبکار است و حق دارد که طلبش را مطالبه کند! "فقالوا: یا رسول الله یهودی یحبسک" گفتند ای پیغمبر خدا یک یهودی شما را اینجا برای چند دینار حبس کند! "فقال (ص) لم یبعثنی ربی عزوجل بان اظلم معاهدا و لا غیره" پیغمبر(ص) فرمود: خدا مرا مبعوث نکرده است که ظلم بکنم به یک نفر یهودی که هم پیمان ماست و نه به کسی که غیر اوست. یعنی من به مسلمان که ظلم نمی کنم به جای خود، به معاهد یعنی کسی که خارج از اسلام است اما در پناه اسلام است و با آن عهد و پیمان بسته ام و به غیر معاهد نیز ظلم نمی کنم.

در اینجا باید دانست که پیغمبراکرم (ص) وقتی که به مدینه تشریف آوردند با یهود مدینه عهد و پیمانهایی بستند،سیره ابن هشام، ج 2، ص 147 تا 150 و آن عهد و پیمانها باقی بود تا آن وقتی که خود یهود به کرات و مرات خیانت کردند و پیمانها را شکستند، آن وقت بود که حضرت ناچار شد با آنان جنگ کند، ولی تا زمانی که آنان به پیمانها باقی بودند پیغمبراکرم (ص) حقوقشان را حفظ می‎کرد.

می‎فرماید که خدا مرا مبعوث نکرده که ظلم کنم به کسی که با او هم پیمانم و نه به غیر او، یعنی هیچ کدام از ما حق ندارد با زبانش حتی اهانت کند نسبت به دیگری،

ناوبری کتاب