شرح اندیشه ها و محفوظات شارح است.
3- کتاب حاضر خاصیت درسی و عمومی داشته و گاهی به مناسبت، گریزی هم به مسائل جاری جامعه زده؛ اما این امر با این حال کتاب را از موضوع خود خارج نساخته و کتاب بر موضوع و جایگاه خود ایستاده است. آنجایی هم که لختی از موضوع خارج شده، برای روشن کردن کلام امام است؛ چنانکه در خصوص خطبه اول نهج البلاغه که بار فلسفی گرانی دارد باید نخست مقدماتی را که مربوط به خطبه و مطالب اصلی آن است بیان کنند.
4- غالب شروح، در مباحث اخلاقی، واحد تحلیل را منحصرا فرد قرار میدهند، و یا این که اساسا بار سیاسی و اجتماعی ندارند و یا بار اجتماعی و سیاسی آن ضعیف است.
5- ویژگی نقد گفته های دیگران را مگر در موارد شاذ و نادر ندارند.
6- مقابله نسخ و مراجعه به متن های متعدد و توجه به تفاوتهای آنها یا اصلا رؤیت نمی شود یا به ندرت قابل مشاهده است.
7- فاقد عنصر واژه شناسی و تاریخچه واژگان در موارد ضروری هستند.
8- در کتاب حاضر گاهی تفصیل دیده میشود؛ اما خواننده برخی از شروح دیگر وقتی آنها را میخواند احساس میکند که نویسندگان آنها بنا را بر اطناب گذاشته اند، اطنابی که تصنع و تکلف از آن به خوبی محسوس است، و این چیزی است که خواننده خود میتواند از آنها استنباط کند، گویی نظیر این است که کسی پیش از آغاز شرح نهج البلاغه تصمیم گرفته باشد که این شرح در ده یا بیست جلد انتشار یابد و لذا گاه آنقدر مطلب را کش میدهد که مثل تخت پروکوست یونانی به قاعده شود."پروکوست" یک راهزن یونانی بود که کاروانها را چپاول میکرد و پس از آن که اموال آنها را تصرف میکرد افراد را روی تختی میخوابانید، هر کس که طول قد او از اندازه تخت بزرگتر بود پایش را میبرید تا به اندازه تخت شود، و هر کس که اندازه او کوتاهتر بود آنقدر او را میکشیدند تا برابر تخت شود.