گفته شده، چون گنج در زمین فرو رفته است، و مقصود از "دفینه" حقایق و معارفی است که در عقول مردم نهفته و دفن گردیده و مردم در اثر القائات شیاطین جن و انس از آنها غفلت کرده اند و پیامبران آمدند تا مرتکزات و دفائن عقول مردم را به آنان یادآوری نمایند و توجه بدهند، پس شرع و عقل با هم توأمند، در شرع حکمی که واقعا با فطرت مخالف باشد وجود ندارد، البته ممکن است مصلحت و حکمت بعضی احکام را عقل و فطرت مورد توجه قرار ندهند، بنابراین ریشه تمام گفته های پیامبران بلکه تمام علوم هم همین ارتکازیات انسان است، و کار پیامبران و حتی علوم بشر در جهت تشریح همین ارتکازیات میباشد، پس مایه همه حقایق و معارف دینی و یا علمی و دنیوی در عقول و نفوس انسانها نهفته است. لذا انسان برای قبول هر چیزی به دنبال دلیلی میرود که وجدان و ارتکازش را قانع بسازد و هنگامی که با دلیل حقیقتی روشن شد میپذیرد.
دلیل دیگر بعثت
"و یروهم الایات المقدرة"
(و آیات خداوند را به مردم بنمایانند.)
"آیات" به معنای نشانه ها میباشد؛ و کلمه "المقدرة" به دو صورت نقل شده: "مقدرة" و "مقدرة"، اگر "مقدرة" باشد یعنی پیامبران بنمایانند به مردم نشانه های وجود حق تعالی را و این نشانه ها به اندازه و مقدار است؛ یعنی همه به تقدیر و اندازه گیری حق تعالی است. موجودات عالم هر کدام به نحو خاصی اندازه گیری شده و در حد خاصی موجود میباشند، و از آن جهت که اینها نشانه و مرآت وجود حق تعالی هستند، پیامبران آنها را به مردم مینمایانند و انسان را متوجه حق تعالی میکنند. ولی اگر "مقدرة" باشد مصدر است، یعنی پیامبران به مردم نشانه های قدرت حق را مینمایانند، و در این صورت کلمه "آیات" الف و لام ندارد و اضافه به