عهد و پیمان و اقرار چیز لغوی میشود؛ برای این که شما میخواستید اقرار بگیرید که ما غفلت نکنیم، وقتی که ما آن پیمان را فراموش کردیم خدا دیگر نمی تواند بگوید حجت من بر شما تمام شده است. و اگر در آن حال شعور و ادراک نداشتیم، معنا ندارد که ما در آن وقت اقرار و اعتراف به معرفت خدا کرده باشیم؛ ایشان این آیه شریفه و اخبار وارده را در حقیقت سمبلیک و رمزی گرفته اند.
نظر فلاسفه در مورد "عالم ذر"
در اینجا بعضی از فلاسفه توجیه سومی دارند و میگویند: این که بگوییم ما همه به صورت مورچگان بودیم و در عالم ماده و طبیعت از ما اقرار گرفتند و دوباره ما را به پشت حضرت آدم برگرداندند صحیح نیست، و از طرفی این که سید مرتضی میگوید که اینها سمبلیک است این را هم نمی توانیم بپذیریم؛ برای این که ظاهر آیه شریفه و روایات این است که در عالم دیگری، غیر این عالم تدریجی مادی، این عهد و پیمان گرفته شده است، از این رو اینها عقیده دارند که آن عالم عالم مثال است؛ و میدانید که برخی از فلاسفه قدیم میگفتند ما سه عالم داریم در طول یکدیگر غیر از ذات باری تعالی.
عوالم سه گانه جبروت، ملکوت و ناسوت
1 - عالم جبروت که همان عالم عقول مجرد محض است.
2 - عالم ملکوت که نازلتر از عالم جبروت است و همان عالم مثال میباشد و افلاطون به "مثل معلقه" یا "عالم خیال" تعبیر میکرد و میگفت: موجودات این عالم مادی به شکل جزئی در آن عالم وجود دارند؛ و گاهی نیز به "اشباح" تعبیر میکرد.
3 - عالم ناسوت که همین عالم مادی دنیوی است.
و هر یک از ما علاوه بر این وجود مادی که در این عالم داریم یک وجود مثالی در