صفحه ۴۳۵

عهد و پیمان و اقرار چیز لغوی می‎شود؛ برای این که شما می‎خواستید اقرار بگیرید که ما غفلت نکنیم، وقتی که ما آن پیمان را فراموش کردیم خدا دیگر نمی تواند بگوید حجت من بر شما تمام شده است. و اگر در آن حال شعور و ادراک نداشتیم، معنا ندارد که ما در آن وقت اقرار و اعتراف به معرفت خدا کرده باشیم؛ ایشان این آیه شریفه و اخبار وارده را در حقیقت سمبلیک و رمزی گرفته اند.

نظر فلاسفه در مورد "عالم ذر"

در اینجا بعضی از فلاسفه توجیه سومی دارند و می‎گویند: این که بگوییم ما همه به صورت مورچگان بودیم و در عالم ماده و طبیعت از ما اقرار گرفتند و دوباره ما را به پشت حضرت آدم برگرداندند صحیح نیست، و از طرفی این که سید مرتضی می‎گوید که اینها سمبلیک است این را هم نمی توانیم بپذیریم؛ برای این که ظاهر آیه شریفه و روایات این است که در عالم دیگری، غیر این عالم تدریجی مادی، این عهد و پیمان گرفته شده است، از این رو اینها عقیده دارند که آن عالم عالم مثال است؛ و می‎دانید که برخی از فلاسفه قدیم می‎گفتند ما سه عالم داریم در طول یکدیگر غیر از ذات باری تعالی.

عوالم سه گانه جبروت، ملکوت و ناسوت

1 - عالم جبروت که همان عالم عقول مجرد محض است.

2 - عالم ملکوت که نازلتر از عالم جبروت است و همان عالم مثال می‎باشد و افلاطون به "مثل معلقه" یا "عالم خیال" تعبیر می‎کرد و می‎گفت: موجودات این عالم مادی به شکل جزئی در آن عالم وجود دارند؛ و گاهی نیز به "اشباح" تعبیر می‎کرد.

3 - عالم ناسوت که همین عالم مادی دنیوی است.

و هر یک از ما علاوه بر این وجود مادی که در این عالم داریم یک وجود مثالی در

ناوبری کتاب