صورت دود بود، و بعد به آسمان و زمین گفت بیایید به اطاعت یا به کراهت، گفتند: آمدیم در حال اطاعت؛ در صورتی که میدانیم آسمانها و زمین طبعا مطیع خدا هستند و این گفته خدا و آسمان و زمین با زبان نیست بلکه کنایه از خلقت آنهاست که جوری است که آسمان و زمین طبعا تسلیم قدرت خدا هستند، حدیثی داریم که میفرماید: "انما کلامه سبحانه فعل منه انشأه"نهج البلاغه عبده، ج 2، ص 146، خطبه 184 کلام خدا همان کار خداست.
و نظیر این معنی در بعضی گفته ها خطاب به خداوند آمده: "جوارحی تشهد بنعمتک" یعنی خدایا جوارح و اعضای من شهادت میدهند به نعمت های تو "و حالی معترف باحسانک" و حالت من اعتراف به احسان تو دارد. مقصود این نیست که اعضاء و جوارح و حالت انسان با زبان معمولی سخن میگویند، بلکه این تعبیرات زبان حال و اقرار به احتیاج است، و لازمه اقرار به احتیاج اقرار به محتاج الیه هم هست؛ اگر ما اقرار به لازم کردیم این اقرار در حقیقت اقرار به ملزوم هم هست؛ مثلا اگر من گفتم آتش آوردم، پس اقرار کرده ام که حرارت هم آورده ام. ما که اقرار به احتیاج داریم، قهرا اقرار داریم به محتاج الیه که حق تعالی است.
خلاصه فرمایش سید مرتضی این است که این آیه و روایات که دلالت بر گرفتن عهد در "عالم ذر" میکنند به اصطلاح به زبان سمبلیک است، و میخواهد بفهماند که نحوه خلقت انسانها طوری است که اقرار به احتیاج به خدا و اقرار و اعتراف به یک خدای حکیم خالق و رزاق و... در فطرت آنها نهفته است، و چون فطرت آنها چنین شهادتی میدهد، روز قیامت نمی توانند بگویند خدایا ما از تو و صفات تو غفلت داشتیم.