صفحه ۴۱۲

خیالات غلط و باطل در مغزش پدید می‎آید که خود اینها سبب باز ماندن از درس خواندن و موجب ناراحتی فکر می‎شود، بنابراین بایستی به واسطه ازدواج یک کاری کرد که فکر او راحت شود، که بسیاری از معصیت ها از او صادر نشود و چشم و مغز و دلش پاک شود.

پس نصف دین خودش را به همین وسیله به دست آورده، و آن نصف دیگرش را هم در اثر تقوی باید برای خودش تهیه کند؛ مسأله ازدواج در جامعه و بخصوص جامعه امروز که زنها در انظار ظاهر می‎شوند و چشم جوانها به آنها می‎افتد و در مدرسه ها و دانشگاهها ممکن است با هم برخورد داشته باشند، یک امر ضروری است؛ و از نامه های زیادی که به ما می‎نویسند، می‎بینیم که این مسأله برای جوانها حیاتی است و خیلی ها هم راهش را نمی دانند که چگونه است، شنیده می‎شود در بعضی از جاها مؤسساتی هست که پسرها و دخترها را با هم آشنا می‎کنند، خوب است چنین تشکیلاتی در همه شهرها به نحو عاقلانه تأسیس شود تا سلیقه های مختلف تأمین گردد، مثلا هر دختری به یک جور شوهری علاقه دارد، یکی می‎خواهد شوهرش بازاری باشد، یکی می‎خواهد شوهرش اداری باشد و...، همچنین پسرها که به همین نحو سلیقه ها و خواسته هایشان مختلف است، اگر در هر شهری و در هر جایی مؤسساتی باشد که تا اندازه ای برای راهنمایی و برای آشنا کردن پسرها و دخترها مفید باشد، این به نظر من یک امر ضروری و حیاتی است که بسیاری از نیازها بدین وسیله برطرف می‎شود؛ و در شرایط ازدواج هم سعی کنید سخت گیری نشود، بلکه آسان بگیرید، اگر انسان اطمینان به پسر دارد راجع به مهر نباید سخت گیری کند.

ازدواج از مقوله معامله نیست

ازدواج خرید و فروش نیست، مهریه یک احترام و یک پیش کشی است که به زن

ناوبری کتاب