شنیده بود، آن داستانها را برای من میگفت، هنوز آنهایی که جده ام برایم گفته بود در خاطرم هست. در صورتی که بعدش مطالعات زیاد داشتم و کتابهای زیادی خوانده ام اما بسیاری از آن مطالب از یادم رفته، چیزی را که انسان در بچگی بیاموزد در خاطرش میماند: "العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر"بحارالانوار، ج 1، ص 224، حدیث 13 علمی که در بچگی انسان یاد بگیرد مثل نقش و نگاری است که در سنگ حک شده است، که میماند؛ اما علمی که در بزرگی یاد بگیری "کالنقش فی الماء" است، مانند خط نوشتن روی آب است که همان وقت جای آن نوشته پر میشود. بنابراین مطالعه ها و زحمت ها در سن بالا فقط باید برای این باشد که انسان مطالبی را که قبلا خوانده یادش بماند، و وقتی به سنین کهولت رسید دیگر بعید است چیزی برایش اضافه شود، و هرچه انسان بیشتر پیش میرود معلوماتش را هم از دست میدهد؛ بعضی از بزرگان را ما دیدیم که در آخر عمر حتی بچه هایشان را نمی شناختند. (و من نعمره ننکسه فی الخلق)سوره یس، آیه 68 کسی که عمرش را زیاد میکنیم پایینش میآوریم در خلقت.
پس در وقت بچگی پدر و مادرها سعی کنند عقاید اسلامی و معارف اسلامی را به بچه ها یاد بدهند؛ وقتی که بچه به مدرسه میرود مدیر مدرسه، معلم مدرسه و رفیق بچه را زیر نظر بگیرید.
تربیت منفی و تربیت مثبت
البته فشار هم نیاورید در تربیت، برای این که خیلی وقتها فشار عکس العمل ایجاد میکند، این را پدر و مادرها باید توجه داشته باشند که نوجوان یا جوان یک حالت لجاجت و سرسختی دارد؛ یعنی هر انسانی استقلال طلب است و بچه هم از همان کوچکی استقلال طلب است، لذا اگر بخواهید به بچه زور بگویید زیر بار