بزرگ میشوند، یا این که آن طور که بعضی ها گفته اند در اصل از ماده "ذراء" است به معنای خلقت و مخلوق، و در حقیقت "ذریة"، "ذریئة" بوده است، یعنی مخلوقها، چون اولاد مخلوق میباشند، و "ذریة و ذریة و ذریة" اینها همه تعبیراتی است که در این مورد شده، اما آنچه که در قرآن ذکر شده است قراء سبعه آن را "ذریة" خوانده اند، مثل این آیه شریفه: (ذریة بعضها من بعض)سوره آل عمران، آیه 34 یعنی فرزندانی که بعضشان از بعض دیگرند.
مسئولیت پدر و مادر نسبت به اولاد
"تناسل ذریة" یعنی تولد اولاد، که عرض کردیم این تولد اولاد هم خودش یکی از امتحانهاست که به واسطه اولاد پدر و مادر امتحان میشوند و یک مقدار از کجی ها و راستی های اولاد به حساب پدر و مادر گذاشته میشود. این غلط است که پدر و مادر اولادشان را در این امواج متلاطم دنیا رها کنند و به او هیچ نرسند که آیا کجا میرود و چه میکند و با چه کسی رفاقت دارد، و این مدرسه ای که بچه را در آن میگذاریم معلمش چگونه آدمی است، آیا آن طور هست که افکار التقاطی و افکار غلط در مغز بچه ما نریزد و بچه ما را یک تروریست بار نیاورد؟ اگر بچه را همین طور رها کنی این گناه است؛ اگر به سعادت بچه خود علاقه مندی از همان اول که همه چیز میشود به او تلقین کرد، مطالب حق را به او تلقین کن؛ به او یاد بده که دروغ نگوید، اذیت نکند، دزدی نکند، به مال مردم دست نزند و...
در سابق به بچه های کوچک اصول دین و فروع دین یاد میدادند، امامانشان را به آنها میشناساندند، چون چیزی را که در بچگی انسان یاد بگیرد تا آخر عمرش باقی میماند؛ من یادم هست بچه که بودم - خدایش رحمت کند - یک جده ای داشتم که مادر پدرم بود و پای منبرها زیاد رفته بود، داستانهای پیغمبران را زیاد