صفحه ۴۰

پیاده می‎دویدند فرمود: "به خدا که امیران شما از این کار سودی نبرند و شما در دنیایتان خود را بدان به رنج می‎افکنید و در آخرتتان بدبخت می‎گردید".نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 37 این روش درست برخلاف رویه آدمهای این روزگار است که با خروارها توجیه، تکریم خود را از سوی مردم تکریم روحانیت و تعظیم دین و شعائر دینی قلمداد می‎کنند و می‎گویند مادامی که دستبوسی و پیشواز از سوی مردم عادی به قصد تقرب به خدا باشد مشرکانه نیست و مصداق تعظیم شعائر است. البته کشف نیت ها نیز امری محال است، و با این توجیهات بستر آلوده شدن جامعه را مساعد می‎کنند.

به گفته امام خمینی (ره):

"نگذاشتند حضرت امیر(ع) مجال پیدا کند حکومت را به نحوی که می‎خواست پیاده کند؛ آنگاه که حکومت دست ایشان نبود، مجال نبود؛ و آن وقت که حکومت دست ایشان افتاد، باز هم مجال ندادند حکومتی که دلخواه او بود برقرار شود؛ و ما باید تا ابد از آن متأسف باشیم. اگر همچو مجالی برای ایشان پیدا می‎شد آن حکومت برای همه کسانی که می‎خواهند به عدالت و امور الهی قیام کنند الگو می‎شد، ولی تأسف این است که نشد، و آن قدری که شد باز هم نورش متجلی است، و همان اثر کمی هم که از ایشان در باب حکومت مانده نشان می‎دهد که وضع باید چه باشد".صحیفه نور، ج 18، ص 126

علی (ع) در نگاه دیگران

هنوز نه تنها متفکران بیرون از قلمرو اسلامی، بلکه بسیاری از اندیشه وران جهان اسلام نیز علی (ع) و نهج البلاغه او را نمی شناسند، به گونه ای که "محمد عبده" یکی از عالمان نواندیش و مصلح معاصر و مفتی بزرگ مصر در مقدمه شرح نهج البلاغه خویش اذعان می‎نماید که به وسیله سید جمال الدین اسدآبادی از وجود کتابی چون نهج البلاغه آگاه شده و با مطالعه و تأمل در آن مفتون این کتاب گردیده است.

ناوبری کتاب