نویسنده مذکور سپس این حقوق را در عالی ترین حد خود در نهج البلاغه تعقیب میکند و به آن مستند میسازد.نهج البلاغة و الفکر الانسانی المعاصر، المستشار الثقافی للجمهوریة الاسلامیة الایرانیة بدمشق، رجب 1414 ه' . ق، مقاله: حقوق الانسان فی نهج البلاغة، الدکتور حسین الزین، ص 93 الی 103؛ و ایضا مقاله: حقوق الانسان فی نهج البلاغة، الدکتور علی صادق الشیخ عمار، ص 125 الی 136 از جمله در فرازی از مقاله خود مینویسد:
مدارک و مستندات این حقوق در مقاله فوق مضبوط است.
همان علی که وقتی خلخال از پای یک زن اهل ذمه میربایند، صرف نظر از عقیده و ایدئولوژی آنان بر این ستم ناراحت میشود و میگوید: "اگر مسلمانی از اندوه این ستم بمیرد قابل سرزنش نیست".نهج البلاغه، خطبه 27 و در نامه به مالک اشتر که مأمور به حکومت مصر بود، درباره رعایت حقوق مردم مصر مینویسد: "فانهم صنفان: اما اخ لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق"نهج البلاغه، نامه 53 مردم مصر - که تو بر آنان حکومت میکنی - یا برادر دینی تو هستند (اگر مسلمانند) و یا نظیر تو هستند در خلقت (یعنی آنان که مسلمان نیستند بالاخره همنوع تو و انسانند).
اساس اسلام بر عدالت و رعایت حقوق همه افراد استوار است. علی (ع) هیچ نوع اجباری را در امر حکومت و حتی پذیرفته شدن رهبری خویش از سوی مردم تجویز نمی کرد. او در نخستین روزهای خلافت که ایام بیعت بود به آن دسته از یارانش که از بیعت نکردن برخی از صحابه پیامبر، مانند سعد بن ابی وقاص و عبدالله بن عمر، با حضرت علی (ع) نگران بودند فرمود: "هر کس را که نمی خواهد