صفحه ۳۷۸

2 - مقدمه دوم این که اگر جنبه روحی و قوای انسان را بررسی کنیم، قوای انسان سه دسته و انسان دارای سه روح است، البته ما سابقا گفتیم این که انسان دارای سه روح : نباتی، حیوانی و انسانی باشد غلط است، بلکه انسان دارای یک روح کامل است که در این روح کامل به تنهایی هر سه روح مندرج است؛ یعنی تمام قوای نباتی نظیر رشد و نمو و تغذیه، و قوای حیوانی نظیر احساس و تولید مثل و امثال آن در ما نیز وجود دارد، و در ما علاوه بر قوای نباتی و حیوانی قوه تمیز و ادراک و عقل نیز وجود دارد، ولی این طور نیست که هر یک از ما دارای سه موجود یا سه شخصیت باشیم بلکه یک موجودیم، درنهایت یک موجود کامل که تمام قوای نباتی و حیوانی را به علاوه قوه انسانی که همان قدرت تمیز و عقل و ادراک است دارا می‎باشیم.

قوای ادراکی ای که ما داریم هم مدرک ظاهری است و هم مدرک باطنی، مدرک ظاهری همین حواس پنجگانه است، و مدرک باطنی نیز پنج حس است: یکی حس مشترک که مدرک صورتهایی است که به وسیله حواس پنجگانه ادراک شده و در خزانه نفس موجود است، و دیگری قوه خیال که محل نگهداری همان صور مدرکه است، و یکی قوه واهمه که مدرک امور معنوی است نظیر دوستی، دشمنی، لذت، تنفر و...، و یکی قوه حافظه که انبار معنویات است، و دیگری قوه متصرفه که ترکیب صورتها و معانی یا صورتها را با صورتها و معانی را با معانی انجام می‎دهد، مثلا دشمن دانستن گرگ ترکیبی است از صورت و معنا.

3 - مقدمه سوم درباره ملائکه است، سابقا در همین خطبه گفتیم که ملائکه عبارتند از قوای غیبی که جنود و واسطه فیض حق تعالی در این عالم هستند، و ممکن است بعضی از این قوای غیبی از مجردات کامل و از عالم عقول باشند، و بعضی مرحله تجرد ناقص تری داشته باشند، و گفتیم به حسب روایات حتی از

ناوبری کتاب