باید بین مردم موجه و باموقعیت باشند؛ حتی اگر خطا و اشتباه هم داشته باشند به موقعیت آنان لطمه خواهد زد، و قهرا نتیجه ای که از بعثت انبیا باید به مردم برسد نمی رسد؛ زیرا کسی که هم گناه و تخلف از وحی میکند و هم دچار گناه از روی سهو و نسیان و خطا باشد، نمی تواند اسوه و الگوی مردم قرار گیرد و آن اعتمادی که باید نسبت به او باشد از بین میرود.
بنا بر روایتی امام هشتم حضرت رضا(ع) میفرماید: به حضرت آدم گفته شد از آن درخت نخورد و درخت خاصی به او نشان داده شد، آدم تصور کرد که از آن درخت خاص نباید بخورد و از درختهای گندم که مثل آن بود تناول کرد؛بحارالانوار، ج 11، ص 78 پذیرفتن این هم مشکل است، برای این که معنایش این میشود که کلام خدا را نفهمیده باشد، و همین سبب میشود که پیامبران آن طور که باید مورد وثوق و اطمینان مردم نباشند.
پس بهترین جواب این است که بگوییم این نهی، نهی تنزیهی بوده؛ و اگر هم در قرآن تعبیر به عصیان شده و گفته شده است (عصی آدم)سوره طه، آیه 121 یعنی آدم عصیان کرد، لازم نیست عصیان به همراه نهی تحریمی باشد، اگر نهی کراهتی هم باشد باز تعبیر به عصیان میتوان کرد؛ اگر پدری فرزندش را نهی کند ولی نه نهی محکمی که به حد حرمت باشد بلکه نهی کراهتی باشد، وقتی فرزندش تخلف کرد میگوید او معصیت مرا کرد. معصیت به این معنی است که اطاعت نکرد و تخلف کرد. به هرحال عصمت پیامبران نزد ما شیعه امامیه مسلم است.
آغاز عصمت پیامبران و ائمه اطهار(ع)
بحث دیگری در کلام هست که آیا پیامبران و ائمه (ع) که معصوم و محفوظ از