صفحه ۳۷۰

پیداست که خدا به ما چنین دستوری نمی دهد که از باطل پیروی کنیم.

همین طور در مقام بیان احکام، اگر چنانچه حکمی را عمدا دروغ بگوید، پس باید لازم الاطاعة نباشد و دیگر اعتماد به او نیست.

بعضی از متکلمین اهل سنت گفته اند: ممکن است پیامبر در مقام بیان احکام اشتباه کند ولی این گناه نیست و معذور است، چنانچه ما می‎بینیم مجتهدین ممکن است اشتباه کنند مع ذلک ما از آنها پیروی می‎کنیم. ولی به عقیده ما امامیه اشتباه گرچه سهوا هم باشد از آنها صادر نمی شود، اگر حکم خدا را گفتند قطعا حکم خداست و خلاف واقع نیست. سهو هم در آنها معنی ندارد، برای این که وقتی خدا کسی را برای هدایت بشر بفرستد، اگر بنا شود خطا کند آن وقت دیگر اطمینانی به او نیست که دستوراتی را که می‎گوید حکم خدا باشد.

و اما مرحله چهارم که مرحله کارهایشان باشد و این که آیا ممکن است معصیت خدا را انجام دهند، در اینجا اقوال مختلفی در بین اهل کلام اعم از شیعه و سنی هست:

بعضی از اهل سنت گفته اند ممکن است که کبائر هم از پیغمبران صادر شود، پیغمبر مأمور است حکم خدا را به ما بگوید و ما وظیفه داریم حکم خدا را عمل کنیم، حالا خودش عمل نمی کند مجازات می‎شود. این قولی است که بعضی از اهل سنت گفته اند، ولی نوع اهل سنت آن را رد کرده اند.

قول دیگر این است که گناه کبیره از آنها صادر نمی شود اما گناه صغیره مانعی ندارد از آنها صادر شود.

قول سوم این است که گناه عمدا از آنها صادر نمی شود اما سهوا امکان دارد گناه صغیره داشته باشند.

چهارمین قول این است که ممکن است با تأویل گناه صغیره از آنها صادر شود، به این شکل که گناهی را به خیال این که گناه نیست انجام دهند.

ناوبری کتاب