میکنند، تو برو جلو ببین هیچ کس جلویت را نمی گیرد.
وقتی حوا به طرف درخت رفت، ملائکه ای که موکل بودند خواستند جلوگیری کنند، از طرف خدا دستور داده شد جلوگیری از کسی باید کرد که عقل و تمیز ندارد و او چون عقل و تمیز و هوش دارد و مختار خلق شده است جلویش را نگیرید. حوا هم رفت و دید کسی جلویش را نگرفت، باورش آمد که استفاده از این درخت حلال شده است و از آن درخت خورد، و به آدم گفت که من از درخت خوردم و اتفاقی نیفتاد و این حکم نسخ شده است، آدم هم باور کرد و از آن خورد.بحارالانوار، ج 11، ص 190 و 191؛ و الاسرائیلیات و الموضوعات فی کتب التفسیر، ص 178؛ و الاسرائیلیات و اثرها فی کتاب التفسیر، ص 476 گفته میشود که این دسته از روایات در باب خلقت آدم و بیرون راندن وی از بهشت مشکوک به نظر میرسد، و مضمون آنها مضمون روایات اسرائیلی است که از طریق اهل سنت نقل شده و بسیاری از مفسران شیعه و سنی تفطن پیدا کرده و آنها را رد کرده اند.
در این صورت نمی توانیم بگوییم آدم و حوا گناه علنی سختی انجام داده اند، فقط اگر اشتباهی باشد این است که چرا آدم و حوا بعد از آن که خدا آنها را نهی کرد عجولانه سراغ آن درخت رفتند؟ چرا مار که قسم خورد قسم او را باور کردند؟ در حقیقت زود باوریشان گناه است و الا بعد از آن که شیطان در دهان مار برای آنها ثابت کرد که حلال است از آن درخت خوردند، و فکر کردند که مار یکی از حیوانات است و دروغ نمی گوید. مطابق این روایت شیطان به وسیله مار به بهشت رفته است. از بعضی روایات دیگر استفاده میشود که آدم و حوا جلوی در بهشت میآمدند و در آنجا با شیطان مواجه میشدند. از بعضی روایات دیگر استفاده میشود که شیطان به صورت یکی از حیوانات در آمد و به بهشت رفت.منهاج البراعة، ج 2، ص 92 به هرحال در اینجا بحثی است که شیطانی که از بهشت رانده شده بود چطور به بهشت راه پیدا کرد؟ این مسأله خیلی مهم نیست، اما از قرآن استفاده میشود که شیطان آدم و حوا را