و حوا در بهشت بودند، پس به چه وسیله ای شیطان به آدم و حوا دسترسی پیدا کرد؟ از بعضی روایات بحارالانوار، ج 11، ص 190؛ و منهاج البراعة، ج 2، ص 93 و اخباری که از ائمه (ع) رسیده استفاده میشود که شیطان به سراغ مار رفت و به او گفت: اگر چنانچه مرا در درون خودت جای دهی و به بهشت ببری من اسم اعظم خدا را به تو یاد میدهم، شیطان در دهان مار رفت و مار که ورودش به بهشت ممنوع نبود به آنجا رفت، و شیطان همان طور که در دهان مار بود با آدم و حوا صحبت میکرد که آنها خیال میکردند مار با آنها صحبت میکند.
در حقیقت این روایت جمعی است بین آنچه ما داریم که شیطان آدم را اغوا کرد با آنچه که در تورات است که مار آدم را اغوا کرد، و این روایت جوری است که تقریبا گناه آدم و حوا را خیلی کم میکند؛ و شاید هم چنین چیزی بوده باشد، برای این که آدم پیغمبر خداست و گناه صریح انجام نمی دهد. مضمون روایت این است که شیطان در دهان مار رفت و مار نخست نزد آدم رفت و شیطان به او گفت شما چرا از این درخت استفاده نمی کنید؟ اگر از درخت استفاده کنید علم غیب پیدا میکنید و قدرت مخصوصی کسب میکنید، و یا همیشه در بهشت میمانید و هرگز نمی میرید. آدم خیال میکرد مار با او سخن میگوید، پس گفت: خدا نهی کرده و ما هم تخلف نمی کنیم، شیطان قسم خورد که دروغ نمی گوید و خیر آنان را میخواهد، باز آدم نپذیرفت و به مار گفت: این حرف شیطانی است که میگویی، شیطان مأیوس شد و سراغ حوا رفت و به او گفت شما چرا از این درخت استفاده نمی کنید؟ گفت: برای این که خدا از آن نهی کرده است، شیطان گفت: حکم قبلی خدا نسخ شده و دلیلش این است که اگر شما جلو بروید و بخواهید از این درخت استفاده کنید کسی جلوی شما را نمی گیرد، در صورتی که ملائکه ای موکل این درخت هستند با اسلحه آتشین و هر کس بخواهد سراغ آن برود منعش