صفحه ۳۶۵

و حوا در بهشت بودند، پس به چه وسیله ای شیطان به آدم و حوا دسترسی پیدا کرد؟ از بعضی روایات بحارالانوار، ج 11، ص 190؛ و منهاج البراعة، ج 2، ص 93 و اخباری که از ائمه (ع) رسیده استفاده می‎شود که شیطان به سراغ مار رفت و به او گفت: اگر چنانچه مرا در درون خودت جای دهی و به بهشت ببری من اسم اعظم خدا را به تو یاد می‎دهم، شیطان در دهان مار رفت و مار که ورودش به بهشت ممنوع نبود به آنجا رفت، و شیطان همان طور که در دهان مار بود با آدم و حوا صحبت می‎کرد که آنها خیال می‎کردند مار با آنها صحبت می‎کند.

در حقیقت این روایت جمعی است بین آنچه ما داریم که شیطان آدم را اغوا کرد با آنچه که در تورات است که مار آدم را اغوا کرد، و این روایت جوری است که تقریبا گناه آدم و حوا را خیلی کم می‎کند؛ و شاید هم چنین چیزی بوده باشد، برای این که آدم پیغمبر خداست و گناه صریح انجام نمی دهد. مضمون روایت این است که شیطان در دهان مار رفت و مار نخست نزد آدم رفت و شیطان به او گفت شما چرا از این درخت استفاده نمی کنید؟ اگر از درخت استفاده کنید علم غیب پیدا می‎کنید و قدرت مخصوصی کسب می‎کنید، و یا همیشه در بهشت می‎مانید و هرگز نمی میرید. آدم خیال می‎کرد مار با او سخن می‎گوید، پس گفت: خدا نهی کرده و ما هم تخلف نمی کنیم، شیطان قسم خورد که دروغ نمی گوید و خیر آنان را می‎خواهد، باز آدم نپذیرفت و به مار گفت: این حرف شیطانی است که می‎گویی، شیطان مأیوس شد و سراغ حوا رفت و به او گفت شما چرا از این درخت استفاده نمی کنید؟ گفت: برای این که خدا از آن نهی کرده است، شیطان گفت: حکم قبلی خدا نسخ شده و دلیلش این است که اگر شما جلو بروید و بخواهید از این درخت استفاده کنید کسی جلوی شما را نمی گیرد، در صورتی که ملائکه ای موکل این درخت هستند با اسلحه آتشین و هر کس بخواهد سراغ آن برود منعش

ناوبری کتاب