درختان باغ بی ممانعت بخور، اما از درخت "معرفت نیک و بد" زنهار نخوری؛ زیرا روزی که از آن خوردی هرآینه خواهی مرد" به اصطلاح گفت: سراغ درخت عقل و تمیز نرو. حالا من صحت و سقمش را کار ندارم. و در باب سوم میگوید: "و مار از همه حیوانات صحرا که خداوند خدا ساخته بود هوشیارتر بود و به زن گفت: آیا خدا حقیقت گفته است که از همه درختان باغ نخورید؟ زن به مار گفت: از میوه درختان باغ میخوریم، لکن از میوه درختی که در وسط باغ است خدا گفت از آن نخورید و آن را لمس مکنید مبادا بمیرید، مار به زن گفت: هرآینه نخواهید مرد بلکه خدا میداند در روزی که از آن بخورید چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید بود، و چون زن دید آن درخت برای خوراک نیکوست و به نظر خوش نما و درختی دل پذیر و دانش افزا، پس از میوه اش گرفته بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد، آنگاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریانند، پس برگهای انجیر به هم دوخته سترها برای خویشتن ساختند".
ظاهر قرآن در سوره اعراف این است که آنها لباس داشتند و لباسشان ریخت، اما ظاهر تورات این است که: "آدم و زنش هر دو برهنه بودند و خجلت نداشتند و بعد از خوردن از آن درخت فهمیدند که عریانند" به هرحال تورات میگوید: "خداوند خدا او را از باغ عدن بیرون کرد تا کار زمینی را که از آن گرفته شده بود بکند".
عمده تفاوتی که بین تورات و قرآن هست این است که در تورات نامی از شیطان نیست و به جای آن مار ذکر شده است، و از طرفی این که ملائکه مأمور شدند برای آدم سجده کنند و شیطان تخلف کرد مطرح نیست، و بهشت را هم تعبیر کرده است که باغی در عدن بوده است.
نکات قابل ذکر دیگری در داستان حضرت آدم (ع)
یکی از مسائل مورد بحث این است که اگر شیطان از بهشت رانده شد و آدم