صفحه ۳۵۳

بزرگترین خطبه نهج البلاغه است از مسأله استکبار شیطان شروع می‎کند و سپس می‎فرماید: شما انتظار دارید با گناهی که سبب شد شیطان رانده درگاه خدا شود داخل بهشت شوید؟ مستکبر جایی در بهشت ندارد. انسان باید نسبت به حق حالت تواضع و فروتنی داشته باشد، اصل عبادت انسان همان حالت رام بودن و منقاد بودن و کرنش او نسبت به حق تعالی است.

در روایت امام صادق (ع) است که شیطان به خداوند گفت: من به آدم سجده نمی کنم ولی هر کاری دستور دادی انجام می‎دهم، تو را عبادتی خواهم کرد که هیچ ملک مقرب و پیامبر مرسلی انجام نداده باشد. خطاب شد که من احتیاج به عبادت تو ندارم، بلکه باید به نحوی که من اراده می‎کنم انجام دهی.بحارالانوار، ج 11، ص 141 استکبار با درک حضور حق تعالی سازگار نیست؛ خدا در قالب داستان شیطان عظمت خطر کبر و نقش آن را در سقوط انسان ترسیم می‎کند، پیام داستان شیطان این است که اگر استکبار بخواهد به صورت موجودی درآید و نمایش داده شود آن شیطان است.

نصایح سه گانه شیطان به حضرت نوح (ع)

در حدیثی است بحارالانوار، ج 11، ص 293 که یک وقت شیطان نزد حضرت نوح رفت و گفت: تو خدمت بزرگی به ما کردی من در عوض می‎خواهم خدمت تو را جبران کنم، نوح پیامبر فرمود چه خدمتی به تو کردم ؟ شیطان گفت: این که نفرین کردی قومت غرق شوند و آنها همه کافر از دنیا رفتند و اهل جهنم شدند، من چقدر باید آنها را وسوسه می‎کردم تا اهل جهنم شوند و تو با یک دعا و نفرین همه آنها را به جهنم فرستادی، البته حضرت نوح که نمی خواست به شیطان خدمت کند، او می‎دانست که آنها دیگر هدایت نخواهند شد. در هر صورت شیطان گفت: حالا من

ناوبری کتاب