پس این که در اینجا حضرت تعبیر به "ثم" کرده است برای این است که: بایستی مدتی زمان بگذرد تا شرایط نفخ روح فراهم شود.
رمز انتساب روح به خدا
خداوند در قرآن میفرماید: (و نفخت فیه من روحی)سوره حجر، آیه 29 از روح خودم در او دمیدم. خدا روح نفخ شده را به خودش نسبت میدهد.
این اسناد روح به خدا با این که همه موجودات مال خداست در حقیقت یک نحوه اسناد تشریفی است."تشریفی" یعنی برای فهماندن شرافت و موقعیت روح انسان، خداوند آن را به خودش نسبت میدهد. ارواح مختلف اند ولی آن ارواحی را که بیشتر به مرحله تجرد و کمال نزدیک اند، میشود به روح الله تعبیر کرد؛ نظیر: "بیت الله" که به خانه کعبه میگویند، خدا که مکان ندارد اما انتساب کعبه به خدا زیادتر از انتساب خانه ما به خداست، هرچند خانه ما هم ملک خداست و کعبه هم ملک خداست، اما چون خدا احترامی برای آن خانه قائل است به "بیت الله" تعبیر شده است.
"روح" هم در اینجا به این معنی نیست که در خدا روحی هست و از آن روح قسمتی بیرون میآورد و به آدم میدمد، بلکه چون روح از "عالم امر" یعنی از عالم مجردات است، به خداوند نزدیک تر است و مورد عنایت خاص او میباشد.
چرا تعبیر به نفخ شده است ؟
"نفخ" در اینجا استعاره است."استعاره" نوعی مجاز است که کلمه ای را در معنای مجازی آن که نوعی مناسبت و شباهت با معنای حقیقی آن دارد استعمال میکنند. خدا که فوت نمی کند اما در حقیقت خداوند با قدرت خودش روح در آن ایجاد کرد، به طوری که نفخ سبب شد روح در همه آن