صفحه ۳۰۳

چهل سال و یا صد و بیست سال این گل خمیر شد، و بعضی روایتها چند تا چهل سال ذکر می‎کنند. می‎گویند درست کردن کاسه های چینی این طور بوده که بسا گل آنها را پدر درست می‎کرده و فرزندش آن را به شکل کاسه در می‎آورده است.

در روایت است که این گل چهل سال عجین شد، بعد چهل سال به صورت صلصال ماند بعد هم چهل سال و... این مطلب دلالت می‎کند بر این که احتیاج به زمان داشته تا این که محیط و هوا و باد و شرایط در آن اثر کند. نظیر شرایط رحم مادر یا شرایط جوجه کشی. به هرحال رمز "لوقت معدود و امد معلوم" همان مستعد و آماده شدن برای نفخ روح انسانی بوده است. ظاهر این روایات هرچند با یکدیگر اختلاف دارند ولی جمع آنها به این است که هر مرحله ای چهل سال مانده است تا وارد مرحله دیگری شود. بعضی روایات به یک مرحله اشاره می‎کنند و بعضی دیگر به چند مرحله. خوب آن موجودی که با گل درست شد و سالها ماند و در روایت هست که ملائکة الله به نظر تعجب به آن نگاه می‎کردند سرانجام:

"ثم نفخ فیها من روحه"

(سپس خداوند از روح خود در او نفخ کرد.)

"فمثلت انسانا"

(پس به پاخاست انسانی.)

در تفسیر آیه شریفه (و کان الانسان عجولا)سوره اسراء، آیه 11 روایتی وارد شده است که دمیدن روح در حضرت آدم از سر شروع شد. وقتی که سر حضرت آدم تا سینه اش روح پیدا کرد خواست بلند شود، مهلت نداد که در تمام بدنش نفخ روح شود.بحارالانوار، ج 60، ص 198؛ برای تفصیل بیشتر به همین جلد و جلد 11 بحار مراجعه شود.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ناوبری کتاب