صفحه ۲۹۹

قرآن و نظریه تبدل انواع

مسأله ای که در این اواخر درباره آن بحث می‎کنند و شاید فلاسفه قدیم هم این بحث را می‎کردند این است که آیا هر نوع از انواع حیوانات خودش مستقل است یا این که انواع به یکدیگر تبدیل می‎شده اند. خلاصه آیا انسان اصلش یک حیوان دیگری مثلا یک حلقه متوسط بین شامپانزه و انسان بوده است و بعد آن حیوان متوسط بالاخره به صورت انسان در آمده است ؟ این نظریه را به داروین نسبت می‎دهند و این نظریه تبدل انواع است که نوعها به هم تبدیل می‎شوند. به این نظریه داروینیستی "ترانسفورمیسم" می‎گویند.

در مقابل عده ای می‎گویند این نظریه غلط است و هر نوعی خودش مستقل و ثابت است. نوع انسان برای خودش مستقل است. اجداد ما هم یک روزگاری شامپانزه و میمون نبوده و از اول انسان بوده اند. به این نظریه می‎گویند "فیکزیسم"، "فیکس" یعنی ثابت، یعنی هر نوع ثابت است و به نوعی دیگر تبدیل نمی شود.

آنچه در قرآن راجع به انسان دارد بسا مضمون بعضی آیات مخالف نظریه داروینیسم نیست اما از بسیاری آیات دیگر نظریه فیکزیسم تأیید می‎شود، کلام حضرت علی (ع) تقریبا در این معنا صراحت دارد که تبدل انواع نبوده است. حالا من آیات قرآن را اشاره می‎کنم:

در سوره حج خداوند راجع به انسان می‎فرماید: (یا ایها الناس ان کنتم فی ریب من البعث فانا خلقناکم من تراب ثم من نطفة ثم من علقة)سوره حج، آیه 5 ای انسانها اگر شما در بعثت روز قیامت شک دارید بدانید که ما شما را خلق کردیم از خاک سپس از نطفه و سپس از علقه.

شاید در این آیه خلقت حضرت آدم را نمی گوید و می‎خواهد خلقت ما را

ناوبری کتاب