عزرائیل گفت: من مأمورم و این دستور خداست، لذا دستور خدا را اجرا کرد.بحار الانوار، ج 11، ص 120
مثل این است که مأموری که در مقابل عجز و لابه تحت تأثیر واقع شود نمی تواند کاری انجام دهد، باید مأمور در انجام مأموریت قاطعیت داشته باشد.
بعد خداوند تبارک و تعالی به عزرائیل خطاب کرد حالا که تو در مقابل زمین تسلیم نشدی و کار را به انجام رساندی عاقبتش هم با توست، من قبض روح این انسانها را هم در اختیار تو قرار میدهم.
مسأله قبض روح خیلی مهم است، زیرا وقتی یک نفر را قبض روح میکنند همه گریه و زاری میکنند و عصبانی هستند. مأموری میخواهد که مظهر خشونت و قهر خدا باشد و تحت تأثیر واقع نشود، پس عزرائیل از طرف خداوند تبارک و تعالی این کار را کرد.
این که حضرت میگوید "خدا جمع کرد" یعنی به دستور خدا این کار انجام شد. عینا مثل همان قبض روح اشخاص که در قرآن یک جا به خود خدا نسبت داده شده که میفرماید: (الله یتوفی الانفس حین موتها)سوره زمر، آیه 42 خدا قبض روح میکند مردم را در حین موت، و در جایی دیگر از قرآن دارد که: (قل یتوفیکم ملک الموت الذی وکل بکم)سوره سجده، آیه 11 شما را قبض روح میکند ملک الموتی که موکل شماست. در اینجا فعل و کار به ملک الموت نسبت داده شده است.
به طور کلی وقتی که یک نفر دستور میدهد و دیگری عمل میکند، میتوان کار را به دستور دهنده هم نسبت داد. این که خدا خاک را جمع آوری کرد، منافات ندارد با روایتی که میگوید عزرائیل جمع آوری کرد. اما چرا خدا از خاکهای مختلف جمع آوری کرد؟