صفحه ۲۹۶

عزرائیل گفت: من مأمورم و این دستور خداست، لذا دستور خدا را اجرا کرد.بحار الانوار، ج 11، ص 120

مثل این است که مأموری که در مقابل عجز و لابه تحت تأثیر واقع شود نمی تواند کاری انجام دهد، باید مأمور در انجام مأموریت قاطعیت داشته باشد.

بعد خداوند تبارک و تعالی به عزرائیل خطاب کرد حالا که تو در مقابل زمین تسلیم نشدی و کار را به انجام رساندی عاقبتش هم با توست، من قبض روح این انسانها را هم در اختیار تو قرار می‎دهم.

مسأله قبض روح خیلی مهم است، زیرا وقتی یک نفر را قبض روح می‎کنند همه گریه و زاری می‎کنند و عصبانی هستند. مأموری می‎خواهد که مظهر خشونت و قهر خدا باشد و تحت تأثیر واقع نشود، پس عزرائیل از طرف خداوند تبارک و تعالی این کار را کرد.

این که حضرت می‎گوید "خدا جمع کرد" یعنی به دستور خدا این کار انجام شد. عینا مثل همان قبض روح اشخاص که در قرآن یک جا به خود خدا نسبت داده شده که می‎فرماید: (الله یتوفی الانفس حین موتها)سوره زمر، آیه 42 خدا قبض روح می‎کند مردم را در حین موت، و در جایی دیگر از قرآن دارد که: (قل یتوفیکم ملک الموت الذی وکل بکم)سوره سجده، آیه 11 شما را قبض روح می‎کند ملک الموتی که موکل شماست. در اینجا فعل و کار به ملک الموت نسبت داده شده است.

به طور کلی وقتی که یک نفر دستور می‎دهد و دیگری عمل می‎کند، می‎توان کار را به دستور دهنده هم نسبت داد. این که خدا خاک را جمع آوری کرد، منافات ندارد با روایتی که می‎گوید عزرائیل جمع آوری کرد. اما چرا خدا از خاکهای مختلف جمع آوری کرد؟

ناوبری کتاب