در آن دیده شود جلوه گر شده، و مانند جریان آب از سرچشمه از طبع سرشار امام روان گشته است.
شما اگر بخواهید حتی یکی از الفاظ و کلمات موزون سخنان نغز و زیبای امام را تغییر دهید، خواهید دید که چگونه فروغ و اصالت خود را از دست میدهد.
در واقع مراعات سجع در "کلام علوی" یک ضرورت هنری آمیخته با اسلوب ادبی است که از طبع خلاق امام صادر شده، و این به هم آمیختگی آنچنان است که گویی هر دو از یک سرچشمه روان گشته، و نثر را به صورت شعری زیبا درآورده که دارای وزن و قافیه ویژه ای است و مفاهیم را آنچنان با ظواهر و الفاظ پیوند میدهد و همگام میسازد که شیرین تر، جالب تر و بهتر از آن هرگز مقدور نیست.
البته همواره سخنوران و خطیبان بسیاری در میان اعراب بوده اند و "فن خطابه" یکی از هنرهای ادبی آنان به شمار میرود، و در دوران جاهلیت و پس از آن در دوره اسلام همه با آن آشنا بوده اند؛ و بدون هیچ گونه شک و تردیدی بزرگترین خطیب دوران نبوت، خود پیامبر بود؛ ولی در دوره خلفای نخستین و همه دورانهایی که پس از آن آمده، به طور کلی و بدون هیچ گونه استثنایی هیچ کس در این زمینه و با این اسلوب به پایه و مقام امام علی (ع) نرسیده است. سخن روان و بیان نیرومند با همه شرایط طبیعی و هنری که باید در آن جمع باشد، نه تنها نزد علی بن ابیطالب (ع) جمع بوده بلکه از عناصر تشکیل دهنده وجود او به شمار میرفتند. علاوه بر اینها اصولا خدا همه عوامل و علل تکمیل کننده سخنوری و خطابه را در وجود امام به ودیعت نهاده بود. خدای تعالی علی بن ابیطالب (ع) را با طبعی پاک، فطرتی سلیم، ذوقی نیک، سلیقه ای بلند و بلاغتی بی نقص امتیاز بخشیده؛ و با دانش بی نظیر، استدلال نیرومند، قدرت اقناعی، و عظمت بی مانند در بدیهه گویی او را بر همگان برتری داده بود.
باید بر اینها افزود راستی و صدق را که در سراسر وجود امام آکنده بود، و اندوخته های بیشمارش را که در مورد جامعه و توده مردم و اخلاق آنها داشت، و همچنین ویژگی هایی را مانند انسان دوستی، مهر عمیق، پاکدلی، سلامت روان، پاکی وجدان و بلندی هدف و... .