صفحه ۲۸۳

که فرموده است: (له معقبات) برای هر کس تعقیب کننده هایی هستند که او را از هر طرف حفظ می‎کنند. اگر این ملائکه نبودند که انسان را حفظ کنند بسا خیلی زودتر انسان تلف می‎شد، ولی تا آن مدتی که قرار است فرد بماند همین ملائکه او را حفظ می‎کنند، این که به انسان القاء می‎شود مثلا اگر از این طرف برود خطر پیدا می‎شود و کاری می‎کند که جلوی خطر را بگیرد، شاید این القائات به عهده همان ملائکه باشد، و این در صورتی است که ملائکه را ما همان نیروهای غیبی بگیریم.

4- "و منهم الثابتة فی الارضین السفلی أقدامهم"

(و گروهی از این ملائکه پاهاشان پایدار در زمین است.)

قسم چهارم از ملائکه به قدری بزرگ و نیرومند هستند که سرشان از آسمان هفتم و پایشان از زمین هفتم گذشته است. به این معنا که در تمام این آسمانها نفوذ و قدرت دارند و از تمام اطراف عالم جوارح و اعضایشان گذشته؛ یعنی در حقیقت تمام عالم را پر کرده اند. این ملائکه حافظ عرش خدا هستند. و عرش کنایه از قدرت و تسلط خداست بر تمام عالم هستی؛ چنین نیست که خدا از نظر علم یا قدرت کمبود داشته باشد، و لذا در خیلی از روایات آمده است که مراد از عرش علم خداست.توحید صدوق، ص 315 تا 322 (الرحمن علی العرش استوی)سوره طه، آیه 5 یعنی خدا علم و قدرتی دارد که عالم را اداره کند.

گفتیم که علم و قدرت خداوند واسطه فیض دارد، نیروهای غیبی هستند که حافظ هستند. آن نیروهای غیبی هم باید جوری باشند که به همه این عالم احاطه داشته باشند. یک قسم از ملائکه کارهای خاصی داشتند، اما این قسم از ملائکه به همه عالم احاطه دارند، هم به آسمان و هم به زمین، و این که به آنها گفته می‎شود

ناوبری کتاب