اوج میگیرد که درباره آن گفته اند: بیانی است فروتر از کلام خدا، و فراتر از گفتار بشری..."صوت العدالة الانسانیة، جرج جرداق. ترجمه فوق به نقل از: بعثت، نشریه مرکز بررسی های اسلامی - قم، شماره دوم، سال 1365، ص 21
"جرج جرداق" در کتاب جدیدتر خویش روایح نهج البلاغه، جرج جرداق، بیروت، ص 25 تا 31 درباره اسلوب خطابی امام (ع) در نهج البلاغه چنین میگوید:
"درباره عمق مفهوم و اصالت معنای کلام قبلا سخن گفته ایم و بدون تردید امام علی بن ابیطالب (ع) در بیان و ادای هر موضوعی که میخواهد، افسون و اعجاز میکند؛ ولی بسیار بجاست که به روش و سبک سخن امام نیز اشاره کنیم، و اصولا باید توجه داشت که ادبیات بدون سبک و اصول خاص مفهوم و معنا ندارد؛ و کیفیت بیان کلمات، با چگونگی مفهوم و معنا تلازم قطعی دارد؛ به طوری که میتوان گفت شکل ظاهری مطلب ارزشی کمتر از خود مفهوم و معنا ندارد. شروط اساسی بلاغت و بیان کامل که توافق و تطبیق سخن با مقتضای موضوع است، آنچنان که در نزد علی (ع) جمع و تکمیل بود در نزد هیچ ادیب و سخنور عربی دیده نمی شود، و در واقع انشاء و بیان علی بن ابیطالب (ع) عالی ترین و برترین نمونه بلاغت بعد از قرآن است."
سخن امام در عین وضوح کامل، کوتاه، نیرومند، خروشان و دارای پیوند همه جانبه بین الفاظ و مفاهیم و هدفهاست؛ و همین جاست که روشن میگردد اسلوب سخن علی بن ابیطالب (ع) همانند قلب و فکرش صریح و روشن، و مانند نیت و قصدش صحیح و درست بود؛ بنابراین اگر ما این اسلوب را راهنمای بلاغت بدانیم و سخن امام را "نهج البلاغة" بنامیم جای شگفتی نخواهد بود.
سبک و اسلوب امام (ع) در نتیجه صدق و راستی، به مرحله ای از کمال رسیده که سجع و وزن هم در سخن او بدون آن که کوچکترین اثری از تکلف و تصنع