اسم فاعل آن هم بر همین وزن خواهد بود. بنابراین جمع "ساجد و راکع" نیز "سجود و رکوع" میباشد. میفرماید: یک قسم آنهایی هستند که همیشه در حال سجده هستند و رکوع ندارند.
"و رکوع لاینتصبون"
(و رکوع کنندگانی که هیچ گاه برنمی خیزند و همیشه به حال رکوع هستند.)
زیرا آنها مثل ما نیستند که خستگی و ضعف و... در آنها راه داشته باشد. این قسم از ملائکه اصلا خلقتشان این است که همیشه به حال سجود و یا رکوع نسبت به حق تعالی هستند.
"و صافون لایتزایلون"
(و یک دسته از آنها همیشه به حال صف ایستاده اند و هیچ گاه از هم جدا نمی شوند.)
و صف آنها هیچ گاه به هم نمی خورد. در روایات معراج هم دارد که پیامبراکرم (ص) میفرماید: در آسمانها ملائکه ای را دیدم که همیشه به حال سجده و یا رکوع و یا تسبیح هستند.منهاج البراعة، ج 2، ص 11
"و مسبحون لایسأمون"
(و یک قسم از آنها همیشه به حال تسبیح هستند و هیچ گاه خسته نمی شوند.)
مثل ما نیستند که نیرویشان از بین برود و بعد بخواهند تجدید قوا کنند. آنها نیروهایی برتر از ماده هستند و در عالم مجردات خستگی راه ندارد.
بعضی شارحان مانند ابن میثم بحرانی که مذاق فلسفی هم دارند میگویند: اصلا قیام و رکوع و سجود مراتب خضوع است، لازم نیست که سجده ملائکه مانند سجده ما باشد که به خاک میافتیم و هفت موضع را به زمین میگذاریم، بلکه سجود منتهای خضوع است، رکوع هم مرتبه متوسط خضوع، و قیام مرحله نازل آن