صفحه ۲۷

برجستگی ادبی

"جرج جرداق" نویسنده و ادیب معروف مسیحی در کتاب پر ارج خود می‎پرسد:

"... آیا در تاریخ مشرق زمین هیچ به سراغ نهج البلاغه رفته اید؟ ... نهج البلاغه ای که از فکر و خیال و عاطفه آیاتی به دست می‎دهد که تا انسان هست و تا خیال و عاطفه و اندیشه انسانی وجود دارد، با ذوق بدیع ادبی و هنری او پیوند ناگسستنی خواهد داشت.

سخنانی به هم پیوسته و هماهنگ، جوشان از درکی عمیق و بینشی ژرف، لبریز از شور واقعیت و گرمی حقیقت، سرشار از اشتیاق تمام، برای شناخت ماوراء این حقیقت.

سخنانی زیبا و نغز که زیبایی موضوع و بیان آنچنان در آن به هم آمیخته که تعبیر با مدلول، و شکل با معنا یکی شده اند؛ همچنان که حرارت با آتش، و نور با خورشید یکی هستند!

بشر در مقابل کلام او به مثابه موجودی در برابر سیل خروشان و دریای پرموج یا طوفانی سرکش یا گردبادی تند به شمار می‎آید... .

نهج البلاغه ای که اگر جملات آن برای انتقاد به کار برده شود، همچون تندبادی بنیان کن است؛ و اگر تباهی و فساد را مورد تهدید قرار دهد، همچون آتش فشانی سهمگین زبانه می‎کشد؛ و اگر برای تکامل بخشیدن به اندیشه و تفکر خوانده شود، حس و عقل را همراه می‎سازد؛ و اگر در مقام پند و اندرز باشد، مهر و عاطفه پدری را همگام با راستی و وفای انسانی در آن خواهید یافت؛ و اگر برای شما از ارزش و هستی و زیبایی های آفرینش و کمالات جهان هستی سخن گوید، آنها را با مدادی آغشته به نور ستارگان در قلب شما می‎نگارد! نهج البلاغه بیانی است رساتر از هر رسا، و پاره ای است از یک تنزیه ! و پیوند ناگسستنی با اصول ادب انسانی دارد، و تا آنجا

ناوبری کتاب