"فأمرها بتصفیق الماء الزخار"
(پس خداوند امر کرد این باد آب عمیق و خروشنده را بر هم زند.)
"تصفیق" به معنای دست به هم زدن است. "الزخار" جایی را میگویند که عمقش زیاد باشد، نظیر گودترین نقطه دریا که عمقش زیاد است و ارتفاعش نیز بیشتر است، در اینجا صیغه مبالغه آورده شده؛ "الزخار" یعنی آبی که عمیق و پرخروش است.
"و اثارة موج البحار"
(و امر کرد این باد موج دریاها را برانگیزاند.)
باد آب را به هم میزند که موج پیدا کند، مانند وقتی که مشک را میزنند تا از دوغی که داخل آن است کره به دست آید.
"فمخضته مخض السقاء"
(پس آن باد آن آب را مانند به هم زدن مشک به هم زد.)
این همان کاری است که گله دارها در هنگام گرفتن کره میکنند که مشک را به هم میزنند و لذا دوغ را "مخیض" میگویند. "سقاء" همان مشکی است که در آن ماست را قرار میدهند.
"و عصفت به عصفها بالفضاء"
(و باد بر سطح آب تند میوزید همچون وزیدن در فضای باز.)
گاهی باد به جسمی برخورد میکند و از حرکتش کاسته میشود، اما در فضای باز چون مانع و رادع ندارد حرکت آن خیلی تند است. حضرت میفرماید: این باد با این که به آب میخورد، اما همین طور که در فضا خیلی تند حرکت میکند در برخورد با آب نیز این آب مقاومت در مقابل باد نداشت، لذا باد خیلی تند بود و آب را با شدت به هم میزد.