چه عالم ماده میشود. و این که حضرت میفرماید: "آب به هم برخورد و در اثر آن زمین و آسمان خلق شد" مراد این است که آن عالم عقول در اثر کسب فیض که از حق تعالی میکنند، خودشان افاضه دارند و از افاضه آنها عالم ماده که زمین و آسمانهاست خلق شده است. فلاسفه چنین توجیهاتی کرده اند. اگر کسی اهل مطالعه باشد در شرح نهج البلاغه ابن میثم شرح ابن میثم، ج 1، ص 138 نظر فلاسفه را نقل کرده است، ما حالا نمی توانیم بگوییم که تا چه اندازه درست یا نادرست است، بالاخره بیانات مفصلی دارند.
نظریات دیگران در این مورد
البته نظریات دیگری نیز راجع به خلقت موجودات مادی گفته شده است،برای آگاهی بیشتر از نظریات علما درباره خلقت موجودات مادی به شرح ابن میثم، ج 1، ص 138 - 155 رجوع شود. از جمله این که ماده خورشید و ستارگان و زمین و... ماده مذاب، داغ و گرم و روان و متحرکی بوده که در اثر شدت حرکت، قطعه هایی از آن ماده مذاب جدا شده و این قطعه ها به صورت زمین و ماه و... که در منظومه شمسی است در آمده است. همین زمین ما که یکی از ستارگان خورشید است یک قطعه ای از همان ماده مذابی است که از آن جدا شده و بعد در اثر مرور زمان پوسته روی آن منجمد شده و به صورت زمین در آمده است. پس منظور از آب ماده مذاب روان است.
یک چنین نظریه ای اجمالا برای خلقت آسمان و زمین ذکر شده و منافات ندارد با آن حرفی که متکلمین سابق میگفتند که ماده تمام عالم ماده به اصطلاح "اجزاء لایتجزی" است که ذیمقراطیس میگفته است و بعدا به آن اتم گفتند و میگویند اتم مرکب از الکترون و پروتون است؛ زیرا آن ماده مذاب مرکب از همین