"محیطا بحدودها و انتهائها"
(خداوند به حدود و انتهای موجودات احاطه دارد.)
شاید مقصود از "حدودها" حدود مکانی باشد؛ مثلا موجودی دو متر عرض، سه متر طول و یک متر عمق دارد، یک مقدار ظرفیت دارد. "انتهائها" یعنی تا چه وقت عمرش باقی است؛ مثلا ما کی متولد میشویم، چه وقت میمیریم و مجموع سنوات زندگی ما چقدر است، به چه اجلی میمیریم و... همه اینها را خداوند از ازل میدانسته است.
نحوه احاطه خداوند
احاطه خدا بر دو نوع است: احاطه به حسب قدرت و احاطه علمی. هر دو احاطه ممکن است در اینجا مراد باشد. احاطه به حسب قدرت را تعبیر به "قیوم" هم میکنند، خداوند "قیوم" است و ما "متقوم" به ذات حق هستیم؛ یعنی قدرت خداوند احاطه بر قدرت و حتی خواست ما دارد، در قرآن شریف آمده است: (و ما تشاؤن الا ان یشاء الله)سوره انسان، آیه 30 شما چیزی را نمی خواهید مگر این که خدا بخواهد. بعد میفرماید:
"عارفا بقرائنها و احنائها"
(خداوند شناسا و آشنا به نفوس و جوانب آنهاست.)
ابن ابی الحدید معتزلی درباره "بقرائنها و احنائها" میگوید: "قرائن" جمع "قرونة" میباشد و "قرونة" یعنی نفس خود شئ، و "احناء" هم جمع "حنو" به معنی جانب شئ است؛ یعنی خداوند به نفوس اشیاء و به جوانب اشیاء احاطه دارد، خدا به جنبه هایی که وابسته به شئ است احاطه دارد.شرح ابن ابی الحدید، ج 1، ص 81