مکانی و امتداد زمانی؛ و مرادش به امتداد همان "بعد" است. بنابراین هر موجودی با حفظ تمام خصوصیات مادی و دو بعد مکانی و زمانی مخصوص به خود مورد علم و اراده حق تعالی میباشد، و اگر ابعاد زمانی و مادی آن گرفته شود چیز دیگر خواهد شد.
در هر صورت برگردیم به اصل خطبه. اگر در جمله: "احال الاشیاء لاوقاتها" کلمه "احال" باشد، یعنی خدا تحویل و تغییر داده است موجودات را "لاوقاتها" یعنی هر کدام را در یک زمانی موجود کرده که شرایط مادی و زمانی آن موجود شود. بعضی هم گفته اند "احال" متعدی "حال" و به معنای "جست" است؛ "حال زید علی الفرس" یعنی زید روی اسب جست. "احال" یعنی سبب جستن شد یعنی جهاند؛ خداوند مثل این که هر چیزی را سر زمانش جهانده است. و اگر "اجال" باشد، یعنی جولان داد و تغییر و حرکت داد. اگر "اجل" باشد، از ماده "اجل" است یعنی برای هر کدام از موجودات وقتی قرار داد، "اجل" به معنای مدت است. اگر "احل" باشد، یعنی آن چیز را خداوند سر زمان و وقتش نازل کرد.
پیش از این گفتیم در نسخه هایی از نهج البلاغه هر چهار صورت "أجل، أحال، أحل و أجال" نقل شده است. هر کدام از این چهار عبارت باشد مسأله حرکت را میفهماند. موجودات مادی مسبوق به حرکت و زمانند، یعنی شرایط مادی و زمانی باید موجود باشد تا وجود پیدا کند.
سازش بین اجزای مخالف عالم
"و لائم بین مختلفاتها"
(و خداوند بین مختلفات این عالم التیام داده است.)
در عبارت "لا م" هم خوانده شده که اگر این طور باشد مجرد است، و اگر "لائم" باشد از باب مفاعله است؛ یعنی خداوند التیام داده است بین مختلفات این عالم.