وابسته به یک اراده حق است. قرآن میفرماید: (و ما امرنا الا واحدة کلمح بالبصر)سوره قمر، آیه 50 نیست امر ما مگر یکی، مانند چشم به هم زدن.
امر خداوند یکی بیشتر نیست. خداوند متعال از ازل به همه چیز اراده کرده و به همه چیز علم دارد و به همه ریز و درشت این عالم که بتدریج موجود میشود آگاه است، حتی به کوچکترین حرکات و سکنات و اموری که به ذهن ما خطور میکند علم دارد. اما چطور شده است که اینها حالا موجود شده اند؟ برای این است که اراده حق تعالی علت تامه نیست، بلکه قابل باید مستعد شود تا موجود شود. اراده باطنی شما و طی نه پله شما را به پله دهم میرساند. شرایط وجود ما مادی و زمانی است و زمان در ذاتش تدریج دارد و اجزائش در آن واحد جمع نمی شود.
بعد چهارم موجودات مادی از دیدگاه صدرالمتألهین
البته این را به شما بگویم که زمان یک چیز زائد بر شئ نیست. من یک روز عبارتی از مرحوم صدرالمتألهین در درسهای نهج البلاغه نقل کردم که از کلمات خیلی بزرگ آن مرحوم در سیصد و پنجاه سال پیش است و ایشان معاصر دکارت بوده و البته با دکارت ارتباط نداشته است؛ یک فیلسوف شرقی که در کهک قم حدود سیصد سال پیش اسفار مینوشته میگوید:
اجسام عالم ماده دو بعد دارند: بعد مکانی و بعد زمانی؛ بعد مکانی، طول و عرض و عمقی است که اجسام دارند، هر موجود مادی طول و عرض و عمق دارد، آن وقت ایشان زمان را بعد جسم و ذاتی جسم میداند، ما جزء ذاتمان است که در این زمان باشیم؛ یعنی اگر من هزار سال پیش بودم دیگر من نبودم. ایشان به این شکل تعبیر میکند که "فللجسم امتدادان" یعنی جسم دو امتداد دارد: امتداد