صفحه ۲۲۴

چگونگی خلقت جهان هستی

"انشاء الخلق انشاء"

(خداوند خلق را ایجاد کرده است یک نحو ایجاد خاصی.)

از اینجا حضرت می‎خواهد بفرماید که فاعلیت خدا چگونه است. انشاء و ایجاد به این معنی است که چیزی نباشد و آن را موجود کنند. با این تعریف، ساختن یک ساختمان ایجاد نیست؛ زیرا بنا خانه را ایجاد نمی کند و دلیلش هم این است که سنگ و آجر و آهن و گچ و... را تنها روی هم گذاشته و آنها را جابجا کرده است، اما خداوند خلق را از کتم عدم به عرصه وجود آورده است. "انشاء الخلق" یعنی خدا ایجاد کرده است خلق را، و عالم را از کتم عدم به عرصه وجود آورده است. مثال نازل انشاء و ایجاد همان تصورات نفس است که نفس آنها را موجود می‎کند.

"و ابتدأه ابتدأ"

(و چیزی را که نبود خداوند موجود کرد.)

نه این که یک چیزهایی بود و آنها را به هم وصل کرد. موجودات عالم ماده فاعلیتشان به این است که بودها را روی هم می‎گذارند و آنها را جابجا می‎کنند، اما خداوند ابتدائا اشیاء را به عرصه وجود می‎آورد.

"بلا رویة أجالها"

(بدون این که فکری به کار برده باشد.)

خلق کردن خداوند مثل خلق کردن ما نیست که وقتی بخواهیم چیزی را موجود کنیم درباره آن فکر می‎کنیم؛ مثلا بنا اطاقی را که می‎خواهد بسازد نخست تصور می‎کند و سپس تصدیق به فایده آن می‎کند که آیا ساختن این اتاق سودی دارد یا خیر، و بعد از تصدیق به فایده نسبت به این کار شوق پیدا می‎کند، هرچند به خاطر سودی که از ساختن آن برای دیگری به دستش می‎رسد، بعد از آن

ناوبری کتاب