چگونگی خلقت جهان هستی
"انشاء الخلق انشاء"
(خداوند خلق را ایجاد کرده است یک نحو ایجاد خاصی.)
از اینجا حضرت میخواهد بفرماید که فاعلیت خدا چگونه است. انشاء و ایجاد به این معنی است که چیزی نباشد و آن را موجود کنند. با این تعریف، ساختن یک ساختمان ایجاد نیست؛ زیرا بنا خانه را ایجاد نمی کند و دلیلش هم این است که سنگ و آجر و آهن و گچ و... را تنها روی هم گذاشته و آنها را جابجا کرده است، اما خداوند خلق را از کتم عدم به عرصه وجود آورده است. "انشاء الخلق" یعنی خدا ایجاد کرده است خلق را، و عالم را از کتم عدم به عرصه وجود آورده است. مثال نازل انشاء و ایجاد همان تصورات نفس است که نفس آنها را موجود میکند.
"و ابتدأه ابتدأ"
(و چیزی را که نبود خداوند موجود کرد.)
نه این که یک چیزهایی بود و آنها را به هم وصل کرد. موجودات عالم ماده فاعلیتشان به این است که بودها را روی هم میگذارند و آنها را جابجا میکنند، اما خداوند ابتدائا اشیاء را به عرصه وجود میآورد.
"بلا رویة أجالها"
(بدون این که فکری به کار برده باشد.)
خلق کردن خداوند مثل خلق کردن ما نیست که وقتی بخواهیم چیزی را موجود کنیم درباره آن فکر میکنیم؛ مثلا بنا اطاقی را که میخواهد بسازد نخست تصور میکند و سپس تصدیق به فایده آن میکند که آیا ساختن این اتاق سودی دارد یا خیر، و بعد از تصدیق به فایده نسبت به این کار شوق پیدا میکند، هرچند به خاطر سودی که از ساختن آن برای دیگری به دستش میرسد، بعد از آن