(و قالوا لجلودهم لم شهدتم علینا)سوره فصلت، آیه 21 در آن روز به پوست بدنشان میگویند چرا شهادت دادید علیه ما؟ (قالوا انطقنا الله الذی انطق کل شئ)سوره فصلت، آیه 21 میگویند: خدایی که همه چیز را به نطق آورده ما را هم به نطق آورده است. بعد حضرت علی (ع) میفرماید:
"متوحد اذ لا سکن یستأنس به"
(او یکتایی است که سکن ندارد که با او انس بگیرد.)
یکی از صفات خداوند این است که تنهاست. اما تنهایی خدا آن طور نیست که خدا رفیق و قوم و خویشی داشته و او را رها کرده و در نتیجه تنها شده است. تنهایی و یکتایی خداوند برای این است که اصلا در عرض او موجودی نیست که بخواهد با او انس بگیرد. تمام موجودات جلوه خداوند هستند و رتبه شان متأخر از خداست.
"سکن" کسی است که موجب آرامش شود. قرآن میفرماید: (و جعل اللیل سکنا)سوره انعام، آیه 96 خدا شب را موجب آرامش و سکونت شما قرار داد.
واجب الوجود یعنی موجود غیرمتناهی، و موجود غیرمتناهی یکی بیشتر فرض نمی شود. پس موجودی که در عرض او باشد بکلی فرض نمی شود. (و لم یکن له کفوا احد) جفتی ندارد که با او انس بگیرد.
"و لا یستوحش لفقده"
(و چنین نیست که خداوند به واسطه فقدان مونس وحشت کند.)
ما اگر انیسی داشته و از او جدا شدیم وحشت میکنیم، اما در عرض خدا موجودی نیست که بخواهد با او انس بگیرد و از فقدان او وحشت کند.