صفحه ۲۱۸

بناست، و حرکت دست بنا علت حرکت ابزار و مواد ساختمان است. بنا به وسیله آلاتی از قبیل آجر و گچ و سیمان و... ساختمان را درست می‎کند، پس ساختمان اسکلتش مخلوق خداست، فقط حرکت دست و ابزار معلول بنا و فعل بناست و تا توجه و اراده او هست حرکت دستش هم هست.

اما فاعلیت خدا "لا بمعنی الحرکات و الالة" است؛ یعنی خدا فاعل حرکت مثل بنا نیست و ابزار حرکت برای کار ندارد.

چرا خداوند به ابزار احتیاج ندارد؟

اگر بگوییم: فاعلیت خدا به وسیله ابزار است این سؤال پیش می‎آید که آیا این ابزار را خود خدا خلق کرده است یا دیگری آن را خلق کرده ؟ اگر گفته شود ابزار را خدا خلق کرده، می‎پرسیم این ابزار را خدا به وسیله ابزار خلق کرده است یا بدون ابزار؟ اگر این ابزار را به وسیله ابزار دیگری خلق کرده، باز این سؤال پیش می‎آید که این ابزار را خدا به وسیله ابزار دیگر خلق کرده است یا بدون ابزار؟ اگر گفته شود بدون ابزار خلق کرده ! پس خدا بدون ابزار هم خلق می‎کند. اگر گفته شود هر ابزاری با ابزار دیگر خلق می‎شود، تسلسل لازم می‎آید و تسلسل هم باطل است. و اگر گفته شود این ابزار کار را دیگری خلق کرده است، لازمه اش این است که خداوند در فاعلیتش احتیاج به غیر داشته باشد، آن وقت چنین خدایی واجب الوجود نیست و محتاج است.

پس فاعلیت خدا محتاج به ابزار نیست و نوع فاعلیت او فاعلیت الهی است؛ به این معنی که به صرف اراده و توجه او اشیاء موجود می‎شوند. مثال خیلی ناقص آن فاعلیت جان ما نسبت به تصوراتمان است، شما به محض این که تصور کنید یک کله قند را در ذهنتان موجود می‎شود. تمام نظام وجود عالم نسبت به حق تعالی تقریبا مانند نسبت تصور شما به ذهن شماست.

ناوبری کتاب