خطبه 1 (درس 9)
"کائن لا عن حدث، موجود لا عن عدم، مع کل شئ لا بمقارنة ، و غیر کل شئ لا بمزایلة ، فاعل لا بمعنی الحرکات و الالة"
موضوع بحث ما درسهایی از نهج البلاغه بود. خطبه اول نهج البلاغه را مطرح کردیم، که در اول خطبه حضرت اشاره کردند به حمد خدا و بعد صفات خدا تا به اینجا رسیدیم که میفرماید:
"کائن لا عن حدث، موجود لا عن عدم"
(خدا موجود است اما نه این که حادث شده باشد، موجودی است که مسبوق به عدم و نیستی نیست.)
در اینجا شارحان گفته اندمنهاج البراعة، ج 1، ص 342؛ و شرح ابن میثم، ج 1، ص 127 "کان" در کلام عرب سه جور استعمال میشود:
اول: "کان تامه" است که به معنای "وجد" میآید، و اسم و خبر نمی خواهد. "کان" در این صورت بر حسب لغت بر حدوث و زمان دلالت دارد، "کان زید" یعنی زید موجود شد، ظاهر این فعل این است که زید در زمان گذشته موجود شد، چرا که