صفحه ۱۵۲

هستید؛ مثل عکس، انسانهای واقع بین اول حقیقت هستی را می‎یابند و آن را درک می‎کنند که همان ذات حق تعالی است، و سپس به جلوه های او توجه می‎کنند؛ ولی دیگران عکسها و جلوه ها را واقعیت می‎پندارند و از آنها به علت اصلی توجه می‎کنند. پس چنانچه اشاره شد در برهان صدیقین از راه علت یعنی خدا به معلولها و جلوه های او پی برده می‎شود، بر خلاف روند سه برهان قبلی که از راه معلول پی به علت اصلی یعنی خدا برده می‎شد.

مضمون برهان صدیقین در دعای عرفه

امام حسین (ع) در قسمتی از دعای عرفه می‎فرماید: "کیف یستدل علیک بما هو فی وجوده مفتقر الیک"مفاتیح الجنان، ص 272 چگونه می‎توان به وسیله آثاری که در وجود خود محتاج تو هستند بر وجود تو استدلال نمود؟ حضرت (ع) راههایی را که دیگران می‎خواهند از موجودات پی به خدا ببرند تخطئه می‎کند و می‎فرماید: خدایا چگونه استدلال می‎شود بر وجود تو به وسیله چیزی که به تو محتاج است ؟ چطور به واسطه چیزی که خودش عین فقر به توست و جلوه و وابسته توست بر وجود تو استدلال کنم ؟

آدم خیلی باید کج بین باشد که عکس را ببیند و صاحب عکس را نبیند و بخواهد به وسیله عکس پی به صاحب عکس ببرد، چشمهای ضعیف از عکس می‎خواهند به صاحب عکس برسند، لکن چشمهای باز ابتدا صاحب عکس را می‎بینند و بعد جلوه هایش را.

"أ یکون لغیرک من الظهور ما لیس لک" آیا موجودی غیر تو ظهوری دارد که آن ظهور و پیدایی را تو نداشته باشی ؟! یعنی آیا عکس ظهور دارد و صاحب عکس ظهور ندارد؟ "حتی یکون هو المظهر لک" تا او سبب پیدایی تو شود، تا این عکس

ناوبری کتاب