صفحه ۱۴۰

قانون علیت از بدیهیات است

مسأله علیت از ضروریات و بدیهیات است، ولی بعضی متفلسفین فیلسوف نماها عصر حتی در مسأله علیت تشکیک می‎کنند که از کجا علیت و تأثیر در کار باشد این "موافات" وجودی است، موافات یعنی تصادف وجودی. تصادفا این طور شده است که وقتی کلید برق را می‎زنیم لامپ روشن می‎شود، اما این کلید علت روشنایی باشد معلوم نیست.

اگر لامپ روشن نباشد شما می‎پرسی چرا، و این "چرا" ارتکازی بشر است که اگر علت تام با همه شرایط و اجزائش موجود باشد معلول باید موجود شود. لذا وقتی که برق خاموش است شما سراغ اجزای علت می‎روید که کمبودی در اجزای علت نباشد، یکی از اجزای علت این است که مثلا لامپ نسوخته باشد.

این که مشاهده می‎کنیم هر کسی هنگامی که معلول نباشد سراغ علت می‎رود، نشانه آن است که قانون علیت ارتکازی بشر است، منتها برای علت عدم کافی است یکی از اجزای علت وجود مفقود باشد. به اصطلاح می‎گویند علت وجود، وجود است؛ و علت عدم، عدم. علت وجود روشنایی، ژنراتور برق است و سیم و کلید و... اما علت عدم روشنایی، نبودن ژنراتور برق یا سیم یا کلید یا... است.

بالاخره چیزی که ممکن الوجود است وجودش مستند به وجود علت است و عدمش مستند به عدم کامل علت یا عدم یکی از اجزای آن. این راهی است که فلاسفه الهی برای اثبات صانع طی می‎کردند.

حدوث ذاتی و حدوث زمانی

پس برای اثبات صانع متکلمین ناچار بودند حدوث عالم را اثبات کنند،

ناوبری کتاب