صفحه ۱۲۷

این که خدا را پیش از او و در او و با او و یا بعد از او دیدم.

شناخت جهان آن طور که هست

به پیامبراکرم (ص) نسبت می‎دهند که فرموده است: "اللهم ارنا الاشیاء کما هی" خدایا به ما بنما موجودات را آن طور که هستند. یعنی وابسته به حق اند، جلوه اویند؛ این بزرگان هر چیز را وابسته به خدا می‎دیدند؛ و باز از حضرت علی (ع) است که می‎فرماید: "و هل یکون بناء من غیر بان أو جنایة من غیر جان"نهج البلاغه عبده، خطبه 185؛ و بحارالانوار، ج 3، ص 26 آیا می‎شود بنایی بدون بانی و یا جنایتی بدون جانی باشد؟ پس دقت در این عالم باعث می‎شود که ما علم پیدا کنیم به خدایی که سمیع و بصیر است و به همه صفات و کمالات او پی ببریم.

صفات ثبوتیه و صفات سلبیه

صفات ثبوتیه کمالات خداست؛ مانند علم، حیات، اراده و قدرت. و در مقابل، خدا یک چیزهایی هم ندارد؛ مثلا احتیاج ندارد، جزء ندارد، ترکیب و جهل و عجز ندارد، این صفات سلبیه است. صفات سلبیه را صفات جلال نیز می‎گویند، جلال یعنی منزه و دور بودن، صفات ثبوتیه را صفات کمال یا جمال نیز می‎نامند.

مراتب خداشناسی

خداشناسی مراتبی دارد، یک مرتبه این که معتقد باشم این موجودات خالقی دارند، اما این خالق چه اندازه قدرت دارد و در چه سطحی است را توجه ندارم؛ این شناخت اجمالی است. مرحله کاملترش این است که خدا را در حد توان خود همان طور که هست با همان صفات و کمالاتی که دارد بشناسم. حضرت می‎فرماید:

ناوبری کتاب