صفحه ۱۱۴

در قرآن هست که: (و ارسلنا الریاح لواقح)سوره حجر، آیه 22 ما فرستادیم بادها را آبستن کننده. "لقح" هم به معنی لازم و هم به معنی متعدی می‎آید، اگر به معنی لازم باشد یعنی خودش آبستن است، و اگر معنی متعدی باشد "لقحه" می‎شود یعنی آبستن کرد او را؛ بادها خود به باران آبستن اند؛ زیرا وقتی که بادها می‎وزند بخارهای متراکمی را که از دریاها بالا آمده با خود به مناطق دیگری می‎برند و باعث بارندگی می‎شوند، و از طرفی آبستن کننده هم هستند، زیرا بادها هستند که موادی را که از گیاهها و درختهای نر به گیاهها و درختهای ماده باید برسد منتقل می‎کنند؛ و این معنی را در 1400 سال پیش کسی توجه نداشت و این از معجزات قرآن است. در این آیه که مربوط به رحمت خداست "ریاح" به شکل جمع آورده شده است.

آیه دیگری هست که می‎فرماید: (و هو الذی یرسل الریاح بشرا بین یدی رحمته)سوره اعراف، آیه 57 خدایی که می‎فرستد بادها را در حالتی که بشارت دهنده هستند در آستانه رحمت حق؛ یعنی وقتی که رحمت حق می‎خواهد بیاید باد است که بشارت آن را می‎دهد. پس در این آیه نیز چون بادهای رحمت منظور بود "ریاح" که جمع است به کار رفته است.

اما وقتی که مسأله هلاکت و باد عذاب مورد نظر باشد مفرد آن به کار می‎رود. قرآن می‎فرماید: (ریح فیها عذاب الیم)سوره احقاف، آیه 24 بادی که در آن عذاب الیم است؛ یا راجع به قوم عاد می‎گوید: (و اما عاد فاهلکوا بریح صرصر عاتیة)سوره الحاقة، آیه 6 قوم عاد با باد تندی که بر آنها طغیان داشت نابود شدند.

علت این که در مورد رحمت "ریاح" و در مورد عذاب "ریح" به کار برده می‎شود

ناوبری کتاب