در مورد خدا هم صادق است، یعنی خدا اگر خواست کاری را میکند و اگر نخواست نمی کند؛ و این در مقابل اجبار است، مثلا خورشید چنین نیست که اگر بخواهد نور بدهد و اگر نخواهد نور ندهد، یا چراغ مجبور به نور دادن است یعنی در ذاتش جبر است، اما خدا اگر خواست موجود میکند و اگر نخواست موجود نمی کند، ما هم همین طور هستیم. قدرت در حقیقت در فعلی میگویند که دنبال مشیت باشد، اگر مشیت و اراده در کار باشد فعل موجود میشود و اگر اراده در کار نباشد موجود نمی شود. فعل خدا با مشیت است یعنی اگر خواست موجود میکند، شما هم اگر خواستی حرف میزنی، اما خورشید چنان نیست که اگر بخواهد نور بدهد و اگر نخواست نور ندهد. خداوند در خلقت موجودات مجبور نیست. فعل خدا مسبوق به علم و اراده اوست، و این علم و اراده لازم نیست حادث باشد، بلکه عین ذاتش میباشد و ذاتش قدیم است، ولی در عین حال فعل خدا مسبوق به اراده و علم اوست.
بادهای رحمت و باد غضب
"و نشر الریاح برحمته"
(و منتشر کرد بادها را به رحمتی که دارد.)
"ریاح" جمع "ریح" به معنی باد است. اصل کلمه ریح "روح" بوده که "واو" آن قلب به "یاء" شده است. در اصطلاح قرآن معمولا هر جا خداوند بادهای رحمت را بیان میکند جمع یعنی "ریاح" را میآورد و هر وقت باد غضب را بیان میکند "ریح" را که مفرد است میآورد. حدیث هم این را تأیید میکند. در روایات آمده که هر وقت بادی میوزید پیغمبر(ص) میفرمود: "اللهم اجعلها ریاحا و لا تجعلها ریحا"بحارالانوار، ج 57، ص 4، چاپ بیروت خدایا این را بادها قرار بده، یک باد قرار مده.