صفحه ۱۰۹

توضیح این مطلب که موجود مجرد که محیط است به عالم ماده چگونه زمان ندارد مثالی زدم، مراجعه شود.

آفرینش موجودات مادی و مسبوق بودن وجود آنها به ماده

"فطر الخلائق بقدرته و نشر الریاح برحمته"

(خلایق را به قدرت خود شکافت و بادها را به رحمت خود پراکنده کرد.)

"فطر" به معنای "شق" یعنی شکافتن است. اگر دقت کنیم در خلق همه موجودات عالم ماده یک نحو شکافتن در کار هست، مثلا نطفه یک حالت شکاف پیدا می‎کند، بعد از آن که اسپرم و اوول سلول اول جنین را تشکیل دادند، این سلول پی درپی تقسیم می‎شود و هر قسمتی از آنها یکی از اعضاء و جوارح انسان را به وجود می‎آورد. درخت خرما وقتی می‎خواهد موجود شود هسته خرما شکافته می‎شود و درخت آن موجود می‎شود. قرآن می‎گوید: (ان الله فالق الحب و النوی)سوره انعام، آیه 95 "فلق" هم به معنی شکافتن است، خدا شکافنده "حب" یعنی دانه، و "نوی" یعنی هسته خرماست. گندم نیز شکافته می‎شود جوانه می‎زند و بوته گندم از درونش بیرون می‎آید. در عالم ماده در حقیقت خلقت به شکافته شدن است، برای این که هر موجودی مسبوق به ماده است و آن ماده شکافته می‎شود و در مسیر حرکت، یک موجودی از آن درست می‎شود.

آفرینش ابداعی و بدون شکافتن

اما در مجردات شکافتن در کار نیست و خلقت موجودات مجرد را می‎گویند "ابداعی" است؛ یعنی ناگهان ایجاد می‎شود که به آن "انشاء" هم می‎گویند. نظیر این که شما اینجا نشسته اید یکدفعه در ذهنتان یک کوه طلا فرض می‎کنید، این کوه

ناوبری کتاب