صفحه ۶۹

زمینه را برای عمل به تکالیف عقلی مهیا می‎سازد، و یا عمل به تکالیف شرعی ما را به انجام تکالیف عقلی خود نزدیک می‎سازد؟ مگر می‎توان با استدلال و تجزیه و تحلیل عقلی صرف، از کم و کیف و آثار تکالیف شرعی که قرار است وضع شود آگاهی یافت تا بتوان چنین احکامی صادر کرد؟."

پاسخ این شبهه این است که لازم نیست به احکام و تکالیف شرعی و آثار آنها به تفصیل آگاه باشیم تا بتوانیم قضاوت کنیم که تکالیف شرعی زمینه ساز عمل به تکالیف عقلی می‎باشند؛ بلکه همین که نمی دانیم چگونه باید منعم را شکر کرد، و یا چگونه باید مسیر قرب به او را - که غایت خلقت است - طی کرد، کافی است که نیاز به راهنمایی او را توسط وضع تکالیفی شرعی درک کنیم. نظیر بیماری که به پزشک مراجعه می‎کند تا درد خود را درمان نماید؛ چنین بیماری لازم نیست داروها و خواص و آثار آنها را بشناسد، بلکه اجمالا می‎داند که پزشک داروهایی را به او راهنمایی می‎کند که درد او را درمان می‎کنند.

تکالیف شرعی و زمینه عمل به تکالیف عقلی

سومین ایراد نویسنده بر دلیل قاعده لطف از این قرار است:

"معنای این سخن که "آوردن تکالیف شرعی زمینه را برای عمل به تکالیف عقلی مهیا می‎کند" چیست ؟ اگر به این معنا باشد که بدون آوردن تکالیف شرعی انسان قادر به انجام تکالیف عقلی نیست، چنین

ناوبری کتاب