اگر بگوییم قطعا میداند، این پرسش مطرح میشود که آیا نباید به او پاسخ دهد؟ با تصدیق این معنا که اگر خدا در برخی موارد پاسخ پرسشهای او را ندهد هیچ راهی به فهم پرسش خود ندارد، و با فرض این که اگر انسان نداند نمی تواند در مسیر صحیح حرکت و عمل کند و در نتیجه از غایت خلقت دور میشود و غرض خداوند حاصل نمی شود، آیا نباید خدا برای او راهی را برای نیل به هدف و غایت بیان کند؟ اگر بگویید: بلی باید پاسخ مثبت دهد و او را هدایت کند، یعنی مقرب ها و مبعدها را برایش بیان کند، این همان قاعده لطف است، و لطف چیزی جز این نیست.
حال این پرسشها مطرح میشود که آیا خداوند باید به تک تک افراد پاسخ گوید یا فردی را برگزیند و پیامش را توسط او به دیگران برساند؟ در صورت دوم آن فرد بشر باشد یا فرشته ؟ یا از عالم غیب با ندایی آسمانی به آنها اعلام کند؟ آیا این ندا هر روز باشد یا یک روز در ماه یا در سال ؟ و یا در هر زمان و به هر کیفیتی که او صلاح میداند؟
بدیهی است خدای عالم به تمام امور میتواند پاسخ این پرسشها را به بهترین وجه بدهد و داده است. زیرا قطعی است که همه افراد صلاحیت ارتباط با خداوند و گرفتن وحی و دستورات او را ندارند. در طول تاریخ بشر، تعدادی اندک چنین صلاحیتی را پیدا کردند که خدا با آنان سخن بگوید، و مصداق بارز آنان همان پیامبرانند که با معجزات و بینات و براهین لازم به سوی مردم مبعوث شدند، تا مردم را به