باشد تا بتواند با غیب عالم مرتبط شده و حقایق غیبی بر او منکشف گردد- نیز باید از مسیر عادی به وجود آید؛ یعنی باید از نظر مادی دارای نطفه ای پاک و مطهر و در اصلاب شامخه و ارحام مطهره و خانواده ای اصیل و دارای اصل و نسب شایسته باشد.
بنابراین هر پدیده و حادثه فردی و اجتماعی محال است در شرایط دیگری پدید آید و منحصرا باید به دنبال همان عوامل و شرایط ویژه خود پدید آید.
بر این اساس چنان که قبلا نیز بیان کردیم نمی توان گفت چرا مثلا حادثه جنگ جهانی اول و دوم در تاریخ مشخص خود اتفاق افتاد و چرا از فلان کشور شروع شد؟ یا چرا انقلاب های جهان در فلان تاریخ و فلان منطقه جهان رخ داد؟ یا مثلا چرا رهبر فلان انقلاب در فلان کشور یا فلان تاریخ به وجود آمد؟ تمام سؤالات و استبعادهای نویسنده که در مورد بعثت پیامبر اسلام (ص) در عربستان ایراد نمود در مثالهای ذکر شده و نظایر آن نیز وارد میباشد و همگی معلول شرایط و عللی است که جز در همان تاریخ و همان منطقه امکان تحقق نداشته است.
دوران فترت و نقض دلیل حکمت
شبهه دیگر نویسنده این است که:
"اگر دلیل حکمت درست بود، زمین در هیچ عصری از پیامبران الهی خالی نمی ماند؛ در حالی که در بسیاری از دوره ها، مانند دوره زمانی