بر همه هستی حکم فرما است؛ اما این بدان معنا نیست که نظام علل و معلولات و اسباب و مسببات از مسیر طبیعی خود خارج شود و تأثیرات لازم و مقدر خود را نداشته باشد. بنابراین ممکن است در بعضی اوقات یا بعضی از امکنه شرایط بعثت پیامبر وجود نداشته باشد، و فرض این است که شرایط و معدات و مقتضیات بعثت مطابق اراده ازلی خداوند باید از مسیر عادی و طبیعی فراهم شود. یعنی خداوند در ازل اراده کرده است که در هر زمان یا مکانی که شرایط بعثت انبیاء فراهم گشته و نیاز به آن احساس شد، پیامبری مطابق شرایط موجود مبعوث شود. بلی خداوند قدرت آن را دارد که اسباب و مسببات را از مسیر عادی خود خارج کند - همان گونه که در معجزات چنین کرده است - اما معجزه یک استثناء است. قاعده کلی تدبیر امور عالم، این است که مطابق نظام اسباب و مسببات جریان داشته باشد."ابی الله ان یجری الاشیاء الا بالاسباب." (بحارالانوار، ج 2، ص 90، حدیث 14).
نکته سوم: مربوط به نقد اشکال دوم نویسنده است. و در این رابطه یادآوری میشود:
اولا: گفته شد که هیچ چیزی نمی تواند مانع بعثت پیامبری توسط خداوند باشد. آنچه بعضا دیده میشود عدم وجود زمینه های لازم است برای بعثت؛ و درحقیقت قابلیت فیض نبوت در بعضی مقاطع تاریخ