صفحه ۴۹

نکته اول: مربوط است به نقد پاسخی که نویسنده از عده ای نقل کرده است؛ و خلاصه آن این است که محتوای دلیل حکمت برای ضرورت بعثت پیامبران، نیاز بشر به آن می‎باشد. پس هر تعداد پیامبر که مورد نیاز بشر است مطابق دلیل حکمت باید از طرف خداوند مبعوث شود. و اگر در زمان خاصی پیامبری مبعوث نشد یا بیش از تعداد خاصی مبعوث نشد قطعا مورد نیاز نبوده است وگرنه مبعوث می‎شد؛ زیرا با فرض نیاز بشر به بعثت، مبعوث نشدن پیامبران یا از روی جهل خداوند به نیاز بشر بوده، یا عجز او از تأمین نیاز مزبور و یا حکیم نبودن او؛ و هر سه فرض برای خداوند عالم قادر حکیم، محال است. پس عدم بعثت پیامبر دیگر در زمان پیامبر اسلام (ص) یا در زمان های قبل به خاطر عدم نیاز آن زمان به بیش از یک پیامبر می‎باشد، نه به خاطر بودن موانعی که برای ما مجهولند؛ زیرا بعثت پیامبر کار خداوند است و هیچ چیزی نمی تواند مانع کار او شود؛ بلی ممکن است موانعی توسط عوامل طبیعی یا اجتماعی پدید آید که مانع گسترش تبلیغ دین پیامبر و ابلاغ آن به همه مردم شود؛ اما برای اصل بعثت، هیچ چیزی نمی تواند مانع شود. و نبودن زمینه های اجتماعی در بعضی اوقات، دلیل عدم مقتضی برای بعثت است نه وجود مانع.

نکته دوم: نقد اشکال اول نویسنده است و خلاصه آن چنین است: درست است که همه نظام آفرینش مخلوق خداوند است و اراده او

ناوبری کتاب