صفحه ۴۸

زمینه های آن مساعد باشد و موانعی هم در کار نباشد. ما با دلیل عقلی فقط ضرورت نبوت را اثبات می‎کنیم ولی اگر می‎بینیم که در بعضی مناطق دنیا یا در بعضی زمانها پیامبری مبعوث نشده است، عقل ما فقط می‎تواند این را دریابد که حتما موانعی در کار بوده است، حتی اگر نتواند آن موانع را کشف کند. بنابراین عدم تعدد پیامبران در یک عصر ناقض ادله ضرورت نبوت نیست."

آنگاه نویسنده در رد پاسخ فوق دو اشکال کرده و می‎گوید:

"اما این پاسخ نیز مشکل را حل نمی کند؛ زیرا نظام آفرینش با همه پدیده ها و قانونهایش مخلوق خداوند است و اراده او برهمه هستی حکم فرما است. اولا: چگونه می‎توان تصور کرد که خداوند می‎خواهد کاری کند (مثلا بعثت پیامبران) اما عواملی - که برای ما مجهولند - مانع انجام آن فعل توسط او می‎شوند؟ پس علم و قدرت لایتناهی و سلطنت مطلقه خداوند چه می‎شود؟ ثانیا: چطور ممکن است خداوند انسان را برای پیمودن راهی خاص و رسیدن به هدفی خاص بیافریند که عقل از شناخت آن عاجز و لذا محتاج و نیازمند به راهنمایی پیامبران باشد؛ ولی همین خدا، جهان هستی و نظام آفرینش و پدیده های آن را به گونه ای بیافریند که مانع بعثت پیامبران و لذا مانع تحقق غرض خودش از آفرینش انسان شود؟"

در اینجا به سه نکته اشاره می‎شود:

ناوبری کتاب