صفحه ۴۶

دور از نمایندگان پیامبر معجزه ای می‎خواستند از آوردن آن عاجز بودند؛ بلکه گاه معجزه برای اتمام حجت نسبت به معاندان و دشمنانی بوده که حقانیت پیامبر زمان خود را درک کرده ولی با آن عناد می‎ورزیدند. اما مردمی که اهل عناد و لجاجت با حق نبودند از راههای دیگری غیر از معجزه نیز اعتماد پیدا می‎کردند و ایمان می‎آوردند. و در مورد پیامبر اسلام (ص) و قرآن - علاوه بر اینکه خود قرآن، معجزه بود - هنگامی که مردم نقاط دور از محتوای قرآن و تعالیم جامع و مستحکم آن و نیز رفتار و سوابق پیامبر(ص) و صداقت او توسط افرادی که به آنان اعتماد داشتند با اطلاع می‎شدند، زمینه ایمان در نفوس آنان ایجاد می‎شد؛ چنان که در مورد سلمان فارسی و اویس قرنی و امثال اینان اتفاق افتاد.

همچنین در تواریخ آمده است که چه بسا کسانی به پیامبر اکرم (ص) ایمان آورده بودند که هنوز پیامبر را ندیده و نمی شناختند و هنگامی که وارد مسجد مدینه می‎شدند و پیامبر در جمعی به گونه دایره نشسته بودند، می‎پرسیدند: "ایکم محمد؟" کدام یک از شما محمد هستید. پس امکان ایمان آوردن بدون دیدن شخص پیامبر نیز ممکن است؛ و حکم الامثال فیما یجوز و فیما لایجوز واحد. به علاوه تأثیر مستقیم آن عده ای که توسط پیامبراکرم (ص) تربیت و هدایت شدند بر سایر اقشار مردم که از نظر زمان یا مکان یا هر دو با آن حضرت فاصله داشتند قابل انکار نمی باشد، و حتی بعضی از آنان همچون حضرت علی (ع) و

ناوبری کتاب